همسر …
همسر یه حسّی ماورایی داره واسم
حسی شبیه امتحانی سخت و مبهم
همسر یَنی مسئولیت،بی خوابی،اجبار (یعنی )
چیزی مث یک خواب طولانی و درهم
همسر فقط یک واژه نیست یک اتفاقه
هرچی که داری، بینتون تقسیم میشه
از این به بعد هر آرزویی که، تو داری
با همسرت، تو ذهن تو ترسیم میشه
همسر یَنی روزای ِ تکراریه باهم ( یعنی )
باید براش، عصرونه ها میز و بچینی
هرشب چشاتو، توی ِ آغوشش ببندی
صب(ح) قبل ِ هرچیزی، باید اونو ببینی
اینا که میگم حرف یک ماه و دوما(ه) نیس
حرف از یه عمریه که باید پاش بمونی
باید به قدری عاشقش باشی و حساس
که غصه هاشو، از چش ِ سردش بخونی
پس انتخابش سخته، باور کن دل من
چشماتو واکن تا به هرکس، تو نگی مَرد
تو این زمونه، هرخری میگه که مَرده
اما بدون خیلیه فرق ِ مَرد و نامَرد