نقد ترانه تصویر (ترانه سرا:شاهین شاهین زاد/خواننده:فریدون آسرایی)
سلام
امروز بر خلاف حالت عادی تصمیم گرفتم به جای ترانه با نقد یک اثر همراهتون باشم…
نام ترانه:تصویر / اجرا:فریدون آسرایی / ترانه سرا:شاهین شاهین زاد
متن ترانه:
منو یه خونه پر از نبودنت
منو خاطره منو تنهایی منو یه تصویر از تو دریا همین…امضا شاهین…
یه تصویر از تو و دریا همه دارو ندارم شد
یه حسرت از همون چیزی که میخوام و ندارم شد
یه تصویر از تو و دریا پر از موج کرده روزامو
تو طوفانت برام دنیاست ببین شور تماشا مو
یه وقتا رنگ چشماتو نمی بینم
آخه دریا کناربرق چشماته نمیشه فرقشون پیدا
یه قاب از حرم این دستا میسازم تا که این تصویر
یه تکه از وجودم شه
مثه قسمت مثه تقدیر
میمونم خیره رو عکست برام زندس پر از غوغا
چه لبریزم من از یادت تو رو دارم تو این دستا
نگاهم خنده هام بغضم همه بوی تو رو داره
چقدقصه چقد حرمت از این تصویر سرشاره
بذار اشکام بشن آیینه بشینن روبروی تو
تلاقی شون باهم نابه میسازن بی نهایت رو
حقیقت داره این دوری تو رفتی نیستی تو خونه
ولی فکرت غم عشقت شده مهمون و میمونه
—————————————————————————–
حالا بخش بخش ترانه رو به نقد میکشیم و نقاط قوت و ضعفش رو بررسی میکنیم.
شروع کار دکلمه ی زیبایی با صدای شاهین شاهین زاد دارد که فضاسازی مناسبی را پیش از شعر ایجاد کرده است.
——————————
شعر در حقیقت از اینجا شروع می شود:
یه تصویر از تو و دریا همه دارو ندارم شد
یه حسرت از همون چیزی که میخوامو ندارم شد
سریعا به این نتیجه میرسیم که قافیه با دقت و ظرافت انتخاب شده.
——————————-
بند دوم ترانه:
یه تصویر از تو و دریا پر از موج کرده روزامو
تو طوفانت برام دنیاست ببین شور تماشا مو
نارسایی در معنی و دلیلش آنکه:چرا یک تصویر از محبوب میتواند روزهای شاعر را پر از موج بکند؟؟؟
یا روزهای پر از موج یعنی چه؟؟؟
یا وفتی گفته میشود (تو طوفانت برام دنیاست) منظور شاعر چیست؟
البته کل بند دوم را میتوانیم با تصاویری ذهنی برای خودمان بسازیم با توجه به اینکه بند اول هم بی ارتباط با بند دوم نیست.
اما قطعا پرداخت کار دارای ایراد است و اگر برای این بند دقت بیشتری صرف می شد خیلی زیباتر پرداخت می شد.
ایراد بعدی در (تو طوفانت برام دنیاست) هست.(تو) و (ت) در کنار هم قرار گرفته که یکی از آن دو اضافی است و باعث شده شنونده از این بخش کار به اندازه ی کافی لذت نبرد.
اگر شاعر به جای (تو) از (تا) استفاده کرده بود کار بهتر جلوه می کرد.
—————————–
بخش سوم:
یه وقتا رنگ چشماتو نمی بینم
آخه دریا کناربرق چشماته نمیشه فرقشون پیدا
یه قاب از حرم این دستام میسازم تا که این تصویر
یه تکه از وجودم شه
مثه قسمت مثه تقدیر
این بخش از ترانه یک بند به حساب نمی آید.
همان طوریکه دوستان اطلاع دارند کل اثر چهار پاره است این بخش ترانه در قواعد چهار پاره نمیگنجد.
به علاوه قافیه هم ندارد.
و دوباره پرداخت ضعیف کار در قسمت ابتدایی یعنی:
یه وقتا رنگ چشماتو نمی بینم
آخه دریا کناربرق چشماته نمیشه فرقشون پیدا
انتقال معنی به حدی با ایراد مواجه شده:رنگ چشمهای معشوق دیده نمیشود چون دریا کنار آن است.پس دریا بر چشمان معشوق غلبه دارد.در صورتیکه قرار است معشوق بهتر باشد و به عبارتی ممتازتر.
و اینکه جابه جایی ارکان در ترانه کار اشتباهی است:نمیشه فرقشون پیدا.
اما بعد از لحاظ معنایی به قسمتی زیبا میرسیم:
یه قاب از حرم این دستا میسازم تا که این تصویر
یه تکه از وجودم شه
مثه قسمت مثه تقدیر
تصویر شاعرانه ی زیبا و به نسبت نابی را در اختیار داریم.
شاعر عکس معشوق خود را در دست (آغوش) گرفته و دستهای شاعر به خیال خود او برای تصویر در حکم قاب عکس قرار گرفته و چون تصویر در آغوش شاعر است شاعر آن را قسمتی از وجود خود دانسته.
ولی در همینجا لازم به ذکر است که در زبان محاوره که زبان ترانه ی امروز است از (تیکه) به جای (تکه) استفاده می شود
————————–
بند چهارم:
میمونم خیره رو عکست برام زندس پر از غوغا
چه لبریزم من از یادت تورو دارم تو این دستا
باز هم جا به جایی ارکان:میمونم خیره رو عکست…
————————-
بند پنجم:
نگاهم خنده هام بغضم همه بوی تورو داره
چقدقصه چه قد حرمت از این تصویر سرشاره
ایراد در انتخاب واژه: چقدقصه چقد حرمت از این تصویر سرشاره
(حرمت)و(سرشاره) معنای درستی را در این بخش کار ارائه نمی دهند:حرمت از تصویر سرشاره!!!
و (از این تصویر سرشاره) منظور ترانه سرا این بوده که تصویر مورد نظر او پر از حرمت و قصه است.
پس باز هم به جای (سرشاره) میشد از کلمه ی (میباره) استفاده کرد.دوباره پرداخت ضعیف
————————-
بند ششم:
بذار اشکام بشن آیینه بشینن روبروی تو
تلاقی شون باهم نابه میسازن بی نهایت رو
ابتدای بند: (بذار اشکام بشن آیینه بشینن روبروی تو)تشبیه زیبای اشک به آینه به خاطر شفافیت هر دو.
اگر بار اولی باشد که به این ترانه گوش می دهید بی شک این ۲ بیت را به عنوان شاه بیت های کار انتخاب میکنید ولی وقتی در بیتها دقیق میشوید متوجه ایراد کار می شوید.
مثلا اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که چرا اشک یا آینه باید روبروی کسی بنشینند؟
و جواب آن را اینطور بدهیم که: شاعر میخواسته چهره ی وافعی محبوب را به خود محبوب نشان بدهد ولی آیا چنین چیزی به راحتی از نوشته درک میشود؟…..ایراد پرداخت…
و بعد اشکالی که دوستانی که به درس هندسه تسلط دارند بهتر از من می توانند روی آن نظر بدهند!
تصویری که شاعر در این بخش ساخته چنین است:اشکهای ۲ چشم شاعر از چشمان او جاری شده و موازی با هم پایین می آیند.میدانیم ۲ خط موازی هیچ گاه به هم نمیرسند.و اشک های شاعر هم هیچ گاه به هم نمیرسند و تا بی نهایت پیش می روند!!!!!!!.اما شاعر با بی توجهی از کلمه ی (ناب) استفاده کرده که این کلمه معنای (خالص) میدهد.پس اشکال در انتخاب لغت مناسب وجود دارد.
و من به عنوان موضوع آخر و یک نظر شخصی راجع به این بند باید بگویم :معنای خاصی از آن دریافت نمی شود حتی با تحلیل های پی در پی ذهنی هم به تصویر خاصی دست پیدا نکردم.
————————————-
دوستان این فقط یک نقد بود.
و درجهت بالا بردن قدرت تحلیل ترانه سرایان.
و قصد انتقام یا … نبوده است.
همانطوری که دیدید از بخش های خوب کار تعریف شده است.
خوشحال میشوم نظرات سایر دوستان را بدانم به خصوص هر بخشی را که معتقدید اشتباهی در تحلیل رخ داده.
و منتظر نقد های شما هستم البته احترام ترانه سرای اثر فراموش نشود…
تشکر
م.ر