موشِ کور

از جلگه ی سر سبزِ خوش آب شما ل
کوچ کردی موشِ کور چه بیصــــــدا
تو مسیر کشتی سیر و ســــــــــــفر
با سخاوت گیج کردی ناخــــــــــدا
***
خنده می بارید از حرفای تــــــو
بخت ناز و خوش قـدم در رو زده
چه عجولانه دویدی درجنــــــون
حدسم اینه عاقبت خیلی بــــــده
***
همه جا شرجی و موها فرفـــری
از حرارت سقفِ خونه جوش زد
زیر آسمونِ دود آلودِ عشــــــق
به صدایِ خشکِ پاها گوش کـرد
***
از بهشتِ جاودانه اومــــــــــدی
سویِ این جهنمِ آتش فشـــــان
خیلی چاقه خوشه ی گندم تـــو
نمیشه وصفش کنم با صد بیان
***
موشِ کورِ مهمونِ ناخونــده ای
خیلی سخته موندنت در انتـــظار
توی غارِ مورچه ها جات نمیشه
با زبونت مک زدی قلبم به دار
***
ناگهانی اومدی چشمــــک زدی
توی آسمونِ پر پیچ و خمـــــم
همه چی پسندیدی واسه شـکار
فکر نکردی کوه دردی در غمم
***
موندی در عزلت و خونه نشیـــن
از کجا طعمه برات پیدا بشــــه
اشکِ تو می باره واسه ی یه مور
مگه میشه رزقِ تو جدا بشـــــه
***
همه می دونن که آینده ی تـــــو
پیشِ کوه ها بمونی عزیز تــــــری
خیلی سنگینی نمیشه بازی کـــرد
از لاک پشتِ دم بریده کنـد تری
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) ۱۸/۰۷/۱۳۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/7276کپی شد!
482
۱