عـــذاب…!
نشستم توی این خونه
نه می گِریَم، نه می خندم
یه چیزی مثل اون روزاس؛
هنوز لج باز و یک دندَم!
نشستم رو به دیوارُ
به ساعت ناسزا میگم
توو آینه مثل اون روزام
ولی نه…! من یکی دیگَم
حالا هیچکی منو دیگه، مث قبلاً نمی بینه
عذاب روز و شب هایی که ترکم میکنی اینه!
نشستم بی صدا هر شب
نه بیدارم، نه می خوابم
تشنّج کرده احساسم
نه آرومم، نه بی تابم
با دیوارا هم آغوشم
واسه احساس همدردی
به عشق لحظه هایی که
به اونا تکیه می کردی
حالا هیچکی منو دیگه، مث قبلاً نمی بینه
عذاب روز و شب هایی که ترکم میکنی اینه
نشستم اشک می ریزم (یا: نشستم فال می گیرم)
لب فنجونُ می بوسم
وجودم تجزیه میشه
توی تنهایی می پوسم… .
شریف
ترانه زیبایی بود @};- :-)
ديانا سكوت
سلام :-) @};- حالا هیچکی منو دیگه، مث قبلاً نمی بینه عذاب روز و شب هایی که ترکم میکنی اینه! : =D> =D> =D> =D> لایک
صادق شيخي
وزن و قافيه و احساس خوبه..چندتا نكته جسارتا: "نه می گِریَم" يكم براي اين ترانه سنگينه.. "نشستم اشک می ریزم لب فنجونُ می بوسم وجودم تجزیه میشه توی تنهایی می پوسم" ارتباط بين ابيات وجود نداره و مفهومش مشخص نيست..اينجا ميگي گريه ميكنم درحاليكه قبلش ميگي گريه نميكنم،تضاد معنايي داره.. موفق باشيد @};-
احمد احمدی
خیلی احساسی بود! می پسندم کار عالیی بود
امین بهاری زاده
سلام بسیار زیبا بود. لذت بردم. =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};-
حسین خزایی
نشستم اشک می ریزم لب فنجونُ می بوسم وجودم تجزیه میشه توی تنهایی می پوسم حس ترانه تو دوست داشتم .. کار خوبی بووود می گریم کاربرد خوبی برای این ترانه نبوده .. جایگزین بهتری حتما میتونی براش بذاری تا انسجام کلامی و حسیت حفظ شه @};- @};- @};-
مجید صادقی
سلام آریا جان آفرین کار خیلی زیبا و روونی بود آخرش رو خیلی دوست داشتم مرسی نشستم اشک می ریزم لب فنجونُ می بوسم وجودم تجزیه میشه توی تنهایی می پوسم… . =D> =D> =D>
سید ایمان پورحسینی
درود بر شما....کار خوبی ارائه دادی دوست من...."می گریم" به نظرت کارو دچار دوگانگی زبان نمیکنه؟ @};- @};-
فریبا رستگار
نشستم اشک می ریزم لب فنجونُ می بوسم وجودم تجزیه میشه توی تنهایی می پوسم =D> =D> :-x ممنون ازترانه ی ز یباتون. :-)
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن