میشود عاشق شد و عاشق ماند
میشود زد زیر گریه و ولی ساکت ماند
***
میشود صدای معشوق را شنید و بغض نکرد
میشود حرف جماعت را شنید و دق نکرد
***
میشود در بی تفاوت بودنش دوستش داشت
میشود آخر سَری از تهِ دل مایه گذاشت
***
میشود با چنگ و دندون، ارتباط رو حفظ کرد
میشود با آتش و خون، عشق را طلسم کرد
***
میشود با هر نگاهی، به نگاهم دوختش
میشود این عشق را به یک ریال فروختش
میلاد حیدری
:-S :-?
معصومه قریشی
کاش درشت تر می نوشتید ، به قافیه ها هم بیشتر توجه کنید !! به امید موفقیت لایک @};-
ایمان نجاتی تجریشی
مرسی خانم قریشی خیلی توی نوشتن این شعر عجله کردم به خاطر همین نه یادم موند فونت رو بزرگ کنم نه اینکه سطرهارو منظم زیر همدیگه مرتب کنم! از همه عذر میخوام به خاطر این سهل انگاری
سعید ابطحی
8->
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم