قطار قدیمی…

روی ریل ، آهنه سرد و یخ زده
داره روزگارشو خط میزنه
از گذشته پره بغض میشه گلوش
میخواد از ایستگاه غم دل بکنه

رفتن از اینجا همه غرورشه
کجای دلش سکونو جا کنه
حالا انگار هم دمه ثانیه هاش
بعد ازین سکوته چنتا واگنه

به خیالش که هنوز مثله قدیم
همه دوس دارن سوار اون بشن
که هنوز ممکنه ایستگاهای شهر
انتظاره قدماشو بکشن

هنوزم توی خیالش میبینه
شهر به شهر فاصله هارو میشکونه
با صدای سوت و چرخ آهنیش
تو گوش شب داره آواز میخونه

یه قطار خسته این گوشه هنوز
تنه خاطراتشو رنگ میزنه
چشماشو بسته و غرق خاطره
داره قلب آهنیش زنگ میزنه

https://www.academytaraneh.com/68630کپی شد!
1055
۴۶

  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... جالب بود یاد ترانه پیکان از یغما افتادم دوس داشتم
  • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیزم لوکیشنت، لوکیشنیه که همیشه توی این سالها بهش علاقه خاصی دارم. قطار.ایستگاه قطار. ریل اینا فضاهای دوست داشتنیه واسه ترانه بسیار عالی پرداخت شده ترانه. قافیه ها رو بسیار زیاد دوست دارم. فضاسازی هم خوب انجام شده. حالا انگار هم دمه ثانیه هاش بعد ازین سکوته چنتا واگنه منو برد توی فضای ترانه پیکان از یغما گلرویی. من ترانه سراهایی که در این فضا ترانه می نویسن رو خیلی دوست دارم شاد باشی همیشه @};-
    • نیما پیر باوقار سلام به مجتبی عزیز @};- ممنونم ازت دوسته خوبم بله من خودم هم کلا در این زمینه حس میکنم به نسبت عاشقانه و امثال اون بهتر مینویسم اما حالا حالا ها راه داره تا مثل ترانه شما بن لادنی بشه و بیاد آکادمی رو بترکونه برادر :-)) ممنونم ار حضورت دوسته خوبم امیدوارم همیشه پایه ترانه هام داشته باشمت مجتبی عزیزم @};- @};- @};-
  • الهه صادقي سلام برادرم. ترانه ي دلنشين و خوبي از شما خوندم @};- در پناه خدا باشين و احساستون هميشه جاري... @};- یه قطار خسته این گوشه هنوز تنه خاطراتشو رنگ میزنه چشماشو بسته و غرق خاطره داره قلب آهنیش زنگ میزنه =D> =D> =D> =D> =D>
  • سوگند انصاری خیلی زیبا بود @};-
  • محسن سلج محمودی یه قطار خسته این گوشه هنوز تنه خاطراتشو رنگ میزنه چشماشو بسته و غرق خاطره داره قلب آهنیش زنگ میزنه افرین @};- =D>
  • سهیل پیلتن درود جناب باوقار عزیز کارتون رو دوست داشتم موضوعاتی که برای ترانه هاتون انتخاب میکنین بسیار بکر و مناسب هستن سپاس @};-
  • سید ایمان پورحسینی درود بر نیمای عزیزم...آفرین...آفرین @};- @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی حالا انگار هم دمه ثانیه هاش بعد ازین سکوته چنتا واگنه =D> =D> درود نیمای پراحساس اینطوری که پیش میره همه اشیا دعات میکننا ، چقدر خوب براشون قلم میزنی و چقدر احساس ... واقعا لذت می برم و م یپسندم @};- @};- @};-
    • نیما پیر باوقار سلام خاهر عزیزم خانم قریشیه عزیز @};- ممنونم از شما خانم بنده تمام تلاشم رو میکنم برای دور شدن از کلیشه ها ولی حس میکنم این سبک نوشتن هم برای خودم داره کلیشه میشه باید به فضا ها و موضوعات جدیدی بپردازم در ترانه هام ممنونم از شما دوسته همیشه همراه من موفق باشید @};- @};- @};-
  • milad mp خیلی زیبا بود نیما جان؟ راستی یه مژده واس خواننده های محترم سایت؟ سفارش تنظیم حرفه ای با ساز زنده و دیگر اقلام موسیقی روز + آهنگسازی + شعر و ملودی و ماکت؟ ...........
  • آیدین صبور یاد ترانه پیکان یغما انداختیم نیما جون. البته کاری متفاوت بود خیلی دوسش دارم . فضای فانتزیت رو خوب درآوردی آفرین @};- @};-
  • آزاده ربانی سلام .. آقای پیر با وقار گرامی..دوست خوب..چه خوب از گذر این مترو که ماندن ..گذر عمر و عوض شدن زمونه رو ..غربت قطارو ..به غربت ِ امروز ِ انسان ِگرفتار پیوند زدید و نمایش دادید..آفرین ..بسیارخوب.. =D> @};- @};- @};- =D>
    • نیما پیر باوقار سلام بانو ربانی عزیز @};- خوشحالم که داستان رو تنها داستان یک قطار قدیمی ندیدید :-) همیشه از دید درست و متفاووتتون به ترانه ها چه ترانه بنده چه دیگر دوستان لذت بردم تبریک میگم به دید بازتون خانم موفق باشید و امیدوارم حضور و لطفتون رو همیشه بتونم داشته باشم در ترانه ها خانم ربانی عزیز @};- @};- @};-
  • عاطفه صائب یه قطار خسته این گوشه هنوز تنه خاطراتشو رنگ میزنه چشماشو بسته و غرق خاطره داره قلب آهنیش زنگ میزنه .. تصاویر زیبایی رو برام خلق کردین...سپاس....میپسندم @};-
  • وحید شعبانی منو یاد وقتی انداختی که یه مردی که عاشقش بودم و هستم پیر شدن خودشو حس کرد و با یه لحن غمگین به ام گفت: « وحید...! معنی این زندگی چیه...؟ چقدر همه چی زود میگذره... » چه خوبه که اینقد خوب مینویسی.
  • حمیده سادات غفوریان سلام آقای پیر وقار ترانه ی دلنشینی ازتون خوندم. فضا سازی کار دربند دوم بسیار خوب بود. اما ای کاش به روانی موسیقی ترانه هم اهمیت بیشتری میدادید. میخواد از ایستگاه غم دل بکنه که هنوز ممکنه ایستگاهای شهر شهر به شهر فاصله هارو میشکونه دراین مصرع ها ریتم ترانه باعث شکستن ساختار کلمات شده بود واین دلنشین نیست. با آرزوی موفقیت برای شما. @};- @};- ((لحــظه لحــظه هـاتان لبریــز عطــراستــجـابت))
    • نیما پیر باوقار سلام خانم غفوریان عزیز @};- بله درست به ابیاتی اشاره داشتید که دوستان در پیامهای خصوصی به عنوان مشکلات این کار بهشون اشاره داشتند کاملا حق با شماست و خوشحال هستم که میتونم این نقدر های دلسوزانه و عالی رو از دوستان خوبی مثل شما داشته باشم بانو این ترانه باز هم کمی روش کار خواهد شد بدون شک تا اینکه در حد امکان اشکالها رو بر طرف کنم باز هم ممنونم از حضورتون دوسته عزیز امیدوارم همیشه این نظر ها رو در ترانه هام داشته باشم @};- @};- @};-
  • مجید شمس نیما جان سلام کارت رو همونطور که قبلا گفتم دوس دارم موضوع خوبی رو انتخاب کرده بودی و خوب هم ترانه رو تموم کردی @};- به نوشتن ادامه بده و موفق خواهی شد @};- @};- @};-
    • نیما پیر باوقار سلام مجید عزیزم @};- ممنونم ازت و اینکه خودت بهتر میدونی که اگر ترانه بد من امروز مورد لطف دوستان قرار گرفت دلیلش کمکهای خودت بود برادر بازم ممنونم ازت و تمام سعیم رو میکنم که در ادامه راه نوشتنمبهتر بشم و ممنونم ازت که هستی داداش گل @};- @};- @};-
  • امین بهاری زاده سلام کارتون زیبا بود.آفرین @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار سلام @};- کارای اخیرتون رو دوست دارم.از عاشق ومعشوق نمینویسید وبه نظرم دوست دارید چیزای جدید بنویسید مثل قلم یا مرد سوتی وحالا هم قطاروبعدها قطعا چیزی بالاتر ازهمه اینها.خوش به حالتون ذهنتون میتونه در مورد مسایل گوناگون بنویسه. :-) همیشه موفق باشید. @};-
    • نیما پیر باوقار ممنونم خانم رستگار عزیز @};- @};- @};- در باب عشق و عاشقی همیشه چیزهای زیاد و زیبایی سروده شده که خیلی هم مورد پسند و علاقه من هست اما به نظرم چیزهای دیگه ای هم هست که میشه در موردشون نوشت در واقع هر چیزی در اطرافمون اونقدر زیبا هستند که میتونند یک ترانه باشند :-) ممنونم از حضور همیشگیتون بانو @};- @};- @};-
  • صادق شيخي آفرین نیما جان آفرین..واقعا خوب بود.هم در انتخاب مضمون،هم زبان بیان مضمون وهم قافیه و وزن..گل کاشتی پسر..مطمئنم ازینم خیلی بهتر میتونی...موفق باشید @};-
    • نیما پیر باوقار ممنونم صادق گل @};- @};- @};- باید بگم که اگر این ترانه خوب هست مدیون کمکهای دوست خوبم مجید شمس نازنین هست که خیلی کمک کرد تو این ترانه :) ممنونم از حضور همیشگیت صادق عزیزم@};- @};- @};-
  • مجید صادقی سلام نیما جان آفرین خیلی عالی بود دوست داشتم کارت رو مرسی یه قطار خسته این گوشه هنوز تنه خاطراتشو رنگ میزنه چشماشو بسته و غرق خاطره داره قلب آهنیش زنگ میزنه
  • یاسمن شکفته سلام :-) می دونید که احساس ترانه هاتونو دوست دارم @};- موضوع جدیدی هم بود آفرین بند 2 خوب بود اما واژه ی (سکون) به نظر من کمی سنگین کرده فضا رو زیبا بود موفق باشید/لایک @};-
    • نیما پیر باوقار سلام خانم شکفته عزیز @};- خوشحالم از بابت این دیدتون نسبت به بنده امیدوارم لایقش باشم در مورد سکون واژه بهتری برای این منظور پیدا نکردم که با شعر همخوانی داشته باشه @};- @};-
  • محمد ثلاثی افرین دوست عزیز موفق باشی @};- @};-
  • مریم جعفرزاده سلام دوست مهربونم ترانه ی زیبا و روایت جالبی بود . واقعا لذت بردم فقط این قسمت کمی مشکل پیدا کرد : انتظاره قدماشو بکشن دوست داشتم ترانه رو و منظره رو کاملا تجسم کردم . آفرین . احساست همیشه پابرجا دوستم @};- چشماشو بسته و غرق خاطره داره قلب آهنیش زنگ میزنه =D> =D>
    • نیما پیر باوقار سلام مریم عزیز @};- خوشحالم که مورد پسند شما بود در مورد انتظار قدماش اشاره دارم به کسایی که توی هر ایستگاه منتظر قطار هستند تا سوارش بشن اگر در بیان این تصویر موفق نبودم شرمنده ام بازم ممنونم از اینکه هستی دوسته خوبم @};- @};- @};-
      • مریم جعفرزاده نه اصلا منظورم به مفهومش نبوده . کمی خوانشش کوتاه تره . کل کار مورد پسند بود دوستم @};- @};-
      • نیما پیر باوقار خوشحالم از این بابت خانم ممنونم ازت دوسته خوب @};- @};- @};-