کافه

توی کافه نشستم تک و تنها،چه ساده رو خیالت خط کشیدم
برام دنیا به قدری تلخ و سخت بود،که حتی قهوه رو تلخ میچشیدم

یه آهنگ پیانو چند تا کاغذ،که شعرام روی اونا باله میرن
یه سیگار لای انگشتام میمیره،نفسهام توی دودش جون میگیرن

رو دیوار عکس "جیمز دین" میدرخشه،همون عکسی که اونو دوس داشتی
من اینقدر محو این عکسم که انگار،تو اونو واسه من اینجا گذاشتی

"دلم غمگینتر از اونه،
که لبهامو بخندونه
دیگه حتی خیال تو،
کنار من نمیمونه

روی پیشونی فردام،
نوشته که تک و تنهام
یه عالم قهوه مینوشم،
که شاید تلخ نشه دنیام"

یک آهنگ دراماتیک و پر حس،منو میبره تا اون روزا باتو
تموم میشه خیالم با یه آهنگ،دوباره روز از نو روزی از نو

منو تنهایی و قهوه و کافه،یه دنیا بغض نشکفته یه سیگار
دلم پاییزی و موهام زمستون،شاید در واشه و برگردی اینبار

دیگه حتی پیانو نا نداره،که آهنگ تورو برام بخونه
با اینکه پیر شدم اما هنوزم،باید جات روبه روم خالی بمونه

"دلم غمگینتر از اونه،
که لبهامو بخندونه
دیگه حتی خیال تو،
کنار من نمیمونه

روی پیشونی فردام،
نوشته که تک و تنهام
یه عالم قهوه مینوشم،
که شاید تلخ نشه دنیام"

امید منتظری

https://www.academytaraneh.com/67953کپی شد!
1403
۳۶