نمایش

یه دعوتنامه با مُهرِ خیالت / فرستادم همون جای قدیمی
نمیدونم هنوز هستی یا شاید / دوباره نامه ی من رو نگیری

سر ساعت به وقت بی قراری / شدی دعوت به یک مهمونی خاص
فقط اینبار ؛ میشینی و رو سِن / نمایشنامه ای در حالِ اجراس

چراغا رو بذار خاموش کنن ؛ من /تمومِ صحنه رو چشم بسته حفظم
از آخر که منو غریبه خوندی / تا آغازی که اسمم بود " عشقم "

ببخش؛ اما؛ اگه ؛ جایی؛ یه لحظه / دلت یادی از اون خاطره ها کرد
یا مردِ قصه رویِ سِن نشستو / با چشماش التماسِت کرد ؛ که " برگرد"

اگه تلخِ دیالوگ ها و پُر درد / اگه اشکی به چشمونت نشسته
بخند؛ این ها حقیقت بود و رد شد / از این قلبی که آهسته شکسته

ولی صب کن ؛ یه چیز امشب عجیبه / تو اینجایی و من غرق نگاهت
نگو که جایِ‌ تو مثل همیشه / نشسته . . . روی صندلی . . . خیالت

صدای دست ؛ منو از تو جدا کرد / نگاهم رو تَنِ همهمه لغزید
یه مرد؛ تو نور صحنه؛ غرق رویا / که پایانِ نمایش بی تو ترسید …

مریم جعفرزاده

https://www.academytaraneh.com/67181کپی شد!
993
۳۹

  • امین بهاری زاده سلام خانم جعفر زاده واقعا عالی بود @};- @};- @};-
  • سید ایمان پورحسینی درود بر خانم جعفر زاده... احساس قسنگی تو ترانه شناوره. واژه هایی غیر تکراری استفاده شده و حرف های نوئی برای گفتن داره. ترانه ی خوبی بود. قافیه کردن واژه های (حفظم) و (عشقم) و همینطور ( قدیمی) و (نگیری) خالی از ایراد نیست. پیروز باشید @};- @};- @};- @};-
  • حسین خزایی تصویری ملموس از رواتی تلخ .. زیباا بود مرسی @};- @};- @};-
  • بهروز دولت آبادی درود خانوم جعفرزاده ترانه بسیار زیبایی بوود مرسی @};- سبز باشید @};-
  • فریبا سید موسوی سلام آفرین .مضمون ترانت خوب و متفاوت بود منم با خانم رستگار موافقم و اون بیت خیلی روون خونده نمیشه توو مصراع ..نمیدونم هنوز هستی یا شاید / کاش بتونی شاید رو تغییر بدی دوتا هجای کوتاه و بلند پشت سر هم باعث سنگینی این بیت شده و موقع خوندن آوای خوبی نداره در کل خوب بود و لحظه های زیبایی داشت .موفق باشید @};- @};- @};-
  • زهرا ذوالقدر هر کاری کردم ویرایش نشد! میتونی بذاري:ديالوگا اگه تلخن و غمگین یا دردناک از پر درد خیلی خیلی بهتره!!!
  • زهرا ذوالقدر سلام مریم جان ترانت احساس خوبی داشت اما یک ترانه ی با ارفاق خوبی بود اما عالی نبود و به شدت ناراحتم میکنه کامنتایی که پر از اسپم هست و این کامنتها هیچ کمکی به مولف نمیکنه و برای تشکر میشه لایک کرد بیت دوم به نظرم برای خوانش اگر این بارو بنویسی وزن درست میشه پر درد چیه?چه مفهومی و میرسونه?چرا جا به جایی ارکان به شدت تو ذوق زده?به راحتي بگو:دیالوگا اگه تلخه و پر درد که به شخصه اصن پر دردو دوستندا رم یا پره درده یا پر از درده/بههر حال به نظرم پر درد باید عوض شه و به جاش غمگین و دردناک بذار چشمونت اصن به زبون این ترانه نمیخوره درستش این بگی اگه اشکی توی چشات نشسته قلبي كه اهسته شكسته يعني چی?به نظرت خوبه?اهسته یعنی اروم?یعنی بی صدا?اگه یعنی بی صدا راحت بگو قلبی که بی صدا شکسته بیت بعد ایراد قافیه داره اما جدا از این ایراد چرا دوگانگی زبان راحت بگو نگاتم از این همه ریز بینی ببخشید من به خاطر کمک به شما انقد ریز شدم و قده داشته هام نظر دادم
    • مریم جعفرزاده سلام زهرای عزیز مرسی خانومی . لطف داری . خب یه نویسنده علاوه بر منتقد به مشوق هم نیاز داره واسه کم نیوردن ;) خیلی خوشحالم که وقت گذاشتی پای ترانم و اطلاعاتت رو در اختیارم قرار دادی که قطعا تموم اینها به جهت دلسوزیه . پس ممنونم. و من هم تمام تلاشم بر اینه که بتونم از اون ها استفاده کنم . تا جایی که بتونم توضیح لازم رو میدم و اونجایی هم که خودم حس کردم قطعا اصلاح میشه با کمک شما . خب اول از همه باید بگم این یه ترانه با ریتمی روون نیست یعنی سبک کار طوریه که باید تکه تکه خونده بشه و مکث توش زیاد هست و این شیوه تا پایان کار حفظ میشه . نمیدونم / هنوز هستی / یا شاید ....... دوباره / نامه ی من رو / نگیری جای دوباره اگه با این بار عوض بشه مشکل واسه خوانش به وجود میاد . و یا جای شاید اگه اینبار بیاد و پشت بندش دوباره ؛ فک نمیکنم زیبا جلوه بده . مورد بعدی : پر درد جایگزینی واسه دردناک بودنه که عمق درد رو بیان میکنه . یعنی با واژه واژه دیالوگ درد حس میشه و اگه دردناک بخواد به کار بره مجدد ریتم به هم میخوره و غمگین هم اون مفهوم لازم رو نمیرسونه . جابه جایی ارکان از عمد بوده . در این مورد باهات موافقم : اگه اشکی توی چشمات نشسته جایگزینه خوبیه در مورد آهسته هم بله منظورم همون بی صدا بوده طوری که هیچکس نفهمیده و درک نکرده که بازم میشه " بی صدا "رو به جاش اورد . پس این قسمت اصلاح میشه اگه تلخه دیالوگ ها و پر درد / اگه اشکی توی چشمات نشسته ببخش این ها حقیقت بود و رد شد / از این قلبی که بی صدا شکسته و اما در مورد قافیه : ایراد به چی وارد هست ؟ ن/-ِ/گ/ا/ه/-ِ/ت و خ/-ِ/ی/ا/ل/-ِ/ت که دومی به دلیل اومدن حرف ی بعد از کسره به صورت ای خونده میشه . پس ما هم یکسانی واج های آوائی رو داریم و هم حروف آخر یکسان :) و اوردن نگاتم اینجا قسمت بعد کار رو دچار مشکل میکنه . نگات رو ما به کار میبریم به جهت روونی کار که در اصل همون نگاهِت هست ( نه نگاهَت که بخواد زبون ترانه رو عوض کنه ) و به دلیل حفظ قافیه و ریتم ما همونطور دست نخورده گذاشتیمش. خواهش میکنم دوست گلم. اتفاقا دوست دارم همینطور باشه . از وقتی اومدم از شماها دارم می آموزم به امید پیشرفت .پس اگه بازم اشکالی بود خوشحال میشم عنوان کنید . بازم بی نهایت سپاس که وقتتو پای ترانم گذاشتی @};-
      • زهرا ذوالقدر سلام عزیزم ممنونم از نقد پذيريت بانو اما خيلي از همين بچه هایی که به درستی نقد نشدن وقتی ترانشون و تو یک جمع سرشناس میخونن دچار سر خوردگی میشن خیلی وقته تو خانه ترانه ترانه هاشون حتی تایید نمیشه تا خونده بشه شما ترانتون چند جا ایراد قافیه داره همین بیت اول شما به چه صورت قدیمی و نگیری و قافیه گرفتین? راجع به قافیه نگاهت و خیالت این قافیه صد در صد اشتباس دو کلمه اصلی نگاه و خیال ه و ت حرف الحاقیه/این دو کلمه چه حروف مشترکی برای قافیه شدن دارن بانو? امیدوارم برای اینکه اهالی فن از ترانتون ایراد نگیرن به زودی ویرایش کنید دوگانگی زبان پسندیده نیست گاهی وقتها با تجربه بعضی چیزهارو کشف میکنید و مرور زمان شما رو با تجربه میکنه بانو من به شخصه در نقد خوب و بد و در کنار هم میگم و چیزی و از سر وا نمیکنم امیدوارم حرفمو درک کنید
      • مریم جعفرزاده مرسی زهرا جان بابت حضور مجددت حرف شما متین . من تمام تلاشم رو میکنم تا ایراد هام رفع بشه . در مورد بیت اول : به این شعر از آقای عبدالملکیان توجه کن : با این دلِ ریشه دارِ بارانی این شهر چه کرده ؛ هیچ میدانی ؟ اینجا بارانی و میدانی قافیه هستن به دلیل مصوت های یکسان قبل از صامت های مشترک . و توی قدیمی و نگیری هم مصوت ها کاملا یکسانه .اما اگه من باب حروف مشترک عنوان کردی که ایراد اگر به شدت عمیقه من یه فکری میکنم هرچند جایگزینی پیدا نکردم . اون نگاه و خیال رو هم باز مبنی بر مصوت ها گذاشتم . بانو گاهی بعضی جاها با تغییراتی ریتم به هم میخوره. و این کار رو مشکل میکنه . مثلا توی آهنگ شادمهر با ترانه ی خانم برزویی دیدیم : کی با یه جمله مثلِ من میتونه آرومت کنه / اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه چرا اینجا آرومت و پشیمونت قافیه هستن و ایرادی وارد نشده ؟:( تو همون ترانه کمتر و تنهاتر رو در جایگاه قافیه میبینیم که اگه تر رو حذف کنیم تنها و کم ؟؟؟؟ من یه سری شبهات دارم در این زمینه که اگه کسی در آکادمی حضور داشته باشه واسه رفعشون خوشحال میشم . چشم اگه پیشنهادی هم واسه این دو قسمت دارین خوشحال میشم بدونم @};- با این حال کاملا درک میکنم و خوشحالم که دلسوزانه کنارم هستین واسه بهتر شدن . @};-
  • مجید شمس سلام خانم مریم موضوع ترانه خوب بود اما پرداخت بهتری میخواد چراغا رو بذار خاموش کنن ؛ من /تمومِ صحنه رو چشم بسته حفظم از آخر که منو غریبه خوندی / تا آغازی که اسمم بود " عشقم " خب چراغا که همیشه خاموش میشن وقت اجرای نمایش البته منظور شما چراغای سن هست به نظرم / اونوقت چه سودی برای مهمونتون داره ؟ اصلا نمایش بدون نور صحنه که معنی نداره دوست من @};- اینا نظر منن البته :-) و قافیه / حفظم و عشقم / آوائی در نظر گرفتین اما باز تو ذوق میزنه. داره از شما انتظارم میره بالا 8-> برقرار باشید
    • مریم جعفرزاده سلام به آقای شمسِ عزیز مرسی بابت حضورتون پای ترانه هام @};- خب در مورد اول که منظور این نیست که چراغا روشن بمونن .داره واسه مخاطب توضیح میده و تاکید میکنه به فضای آغازین نمایشنامه. که در حقیقت نقطه ای بر آغاز نمایشه .اشکالی نداره بذار چراغا رو خاموش کنن من نیازی به دیدین چیزی ندارم تموم لحظه ها رو از بر هستم . و یه صحنه ی خاصی رو داره بیان میکنه و اما حفظم و عشقم / قافیه بندی هجایی و همینطور حروف آخر یکسان که جایگزینی مناسب تر برای بیان مفهومم پیدا نکردم :-) کجاش تو ذوق میزنه ؟ :-( ولی جدا ممنونم که اشتباهاتو عنوان میکنید سعی میکنم بهتر بشه :) باعث خوشحالیه که انتظارتون از من بالا میره چون این مفهوم رو میرسونه که امیدی هست واسه بالا رفتن :-? بازم مرسی @};-
  • سعید غلامی اگه تلخِ دیالوگ ها و پُر درد / اگه اشکی به چشمونت نشسته بخند؛ این ها حقیقت بود و رد شد / از این قلبی که آهسته شکسته زیبا بود @};-
  • فرهاد فردمنش @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار سلام مریم جان سه ترانه ازشما خوندم که هرسه تو فضای متفاوت وقشنگیه،مخصوصا این ترانتون که لوکیشنش تئاتربود،خیلی خوب بود.آفرین نمیدونم دوستان تونستن اینجا رو روون بخونن،من نتونستم جسارتا: فقط اینبار ؛ میشینی و رو سِن / نمایشنامه ای در حالِ اجراس ممنون ازتون. @};-
    • مریم جعفرزاده سلام خانم رستگار عزیز اول که خیلی خیلی ممنونم که بهم افتخار میدین و واسه خوندن ترانه های ناچیزم وقت میذارین . این باعث دلگرمیه منه. و ممتونم از لطف سرشارتون @};- خواهش میکنم . حقیقتا نمیدونم کدوم قسمت این مصرع رو به مشکل برخوردین واسه خوندنش اونجا که کاما هست مکث انجام میشه و اسلش هم نشونه ی مکثه فقط اینبار / میشینی و رو سِن / نمایشنامه ای در حالِ اجراس نمیدونم تا چه حد تونستم بیان کنم . اما اگه بازم حس کردین مشکلی هست خوشحال میشم بیان کنید @};- بازم سپاس از حضور گرمتون @};-
      • فریبا رستگار تو تازه ها باجواب شما روبه روشدم ودوباره برگشتم. من باخوندن (روسن)مشکل داشتم وقتی بیت قبلی روخوندم وپشت سرش این بیت رو احساس کردم یه هجا تواین بیت کمتره،ولی اگه اونطور که شما گفتید مکث کنم راحت تر خونده میشه، اگه اشتباه میگم آماده ام که ازشما یاد بگیرم چون خودم اول راهم و قطعا شما همه ی این چیزا رومیدونید وباآگاهی کارتون رونوشتید.
      • مریم جعفرزاده این چه حرفیه اختیار دارین نه منم اونطور که شما میگین نیستم . اینجام تا از شما دوستای گلم بیاموزم . سابقه ی شعر داشتم اما ترانه اینا کارهای تقریبا اولمه. راستش نمیدونم ریتم شعر رو من سعی کردم حفظ کنم . یعنی طوریه که سبکش توی کار عوض نمیشه . توی مصرع اول هم باید جاهایی که کاما هست با مکث خونده شه و (رو سن ) (‌رویِ سن ) هست که بیشتر صحنه پردازی مد نظر بوده @};-
      • فریبا رستگار آره منم میخواستم بگم(روی سن) درسته ولی گفتم شاید جسارت کرده باشم،قطعا همه اینجاییم که ازهم یاد بگیریم مخصوصا ازبزرگان. بازهم میگم ازخوندن شعرتون لذت بردم. :-)
      • مریم جعفرزاده خواهش میکنم . من خوشحال میشم اشکالاتم بیان بشه و تا حد امکان بتونم رفعشون کنم . بله " رویِ‌ سن " منظور بوده که به جهت جلوگیری از وقفه و مکث و به هم ریختن وزن ترانه " رو سن " نوشته شده. بازم بی نهایت سپاس از لطف نظرتون و از وقتی که پای ترانه ی من گذاشتین @};-
  • مجید صادقی سلام مریم عزیز ترانه و روایت خیلی زیبایی بود احساس خوبی هم داشت موفق باشی
  • علی حمیدی =D> =D> لذت بردم از احساس قشنگت @};- @};- @};-
  • صادق شيخي به دلم نشست غم اين ترانه.آفرين شكل روايي جالبي داشت..موفق باشيد @};-
  • بهنام خیری بسیار زیبا بود...........مخصوصا بیت 4 رو من بیشتر دوست داشتم ......... @};-
  • نیما پیر باوقار خانم جعفرزاده نمیدونم چند دور خوندم این یک نمایش ناب از یک احساس زیبا بود روح رو نوازش میداد... یه جورایی توش گمم 8-> میرم که باز هم بخونمش =D> @};-
  • عباس مقدم به جرات میگم که این کار قشنگترین ترانه ای بود که امشب توی اکادمی خوندم آفرین بانو @};-