انتقام
هِی نامه میدی پُشتِ نامه!زنگ روو زنگ!
هِی پِیکو پیغامو پیامک میفرستی!!!
انگار یادت رفته روزیو که روو من
چشمای نفرینیتُ بی رحمانه بستی
اصلن نفهمیدی که از چشمای خَستَم
چِک چِک, همیشه یه غرورِ خیس می ریخت
روزی که عهدِ عشقو با خون می نوشتی
شاید که خونِت از رَگِ اِبلیس می ریخت
من کم شدم از من,تو از من جون گرفتی
این جونتو باید یه روزی پس بگیرم
باید غرورُ توو تنم جاری کنم باز
حتی اگه با انتقام از تو,بمیرم
باید تقاصِ رفتنِ تو مرگ باشه
من توو نبودت لحظه ای صد بار مُردم
هر روز با قاشق,نه…با قلبم دو لُپی
غمبادِ روزِ رفتنت رو سیر خوردم
سیگار روو سیگار,گریه رویِ گونَم
سیگار, تازه اولِ این ماجرا بود
هِی قرصو تیغو خودکُشی,هِی مرگِ سوری
بیچاره عزرائیل ,هر روز اینوَرا بود
ساعت نداری که ببینی لحظه هامو؟
باید چُروک دورِ چشمامو ببینی
چشمام حکم قتلتو تایید کردن
باید برای سنگِ قبرت گُل بچینی
هِی نامه میدی پشتِ نامه؟!زنگ روو زنگ!؟؟؟
هِی پِیکو پیغامو پیامک میفرستی!!!؟؟؟
انگار یادت رفته روزیو که روو من
چشمای نفرینیتُ بی رحمانه بستی
تقدیم به مردِ آدمک برفی