نمک درمانی

نمی دونم که دستام/ کجای قصه گم شد/
کجای شهر تردید/ شعور من پلم(ب) شد

نمی دونم کی بودم/ نمی دونم چی هستم/
پر از ترسه وجودم/ ولی چشمامو بستم

من افتادمو این شهر/ یه جزئی از سقوطه/
همین بی دست مردن/ جزای این سکوته

توو شهری که شکوفه/ خودش آغاز درده/
بیا زخمامو واکن/ نمک درمون مرده

مثه ماهیه قرمز/ توو این تنگ بلورم/
جهانم خیلی زیباس/ تو شک کن توو شعورم

تنم خوابیده رو آب/ به جون دادن اسیره/
نمک پاشو خبر کن/ نذار ساده بمیره

پر از چرکه وجودم/ عفونت کرده شعرام/
بزار تا که ببوسه/ گلومو تیغ ابهام

نمیدونم کی بودم/ نمی دونم چی هستم/
مثه شک توی بودن/ پر از انکاره دستم

لبا لب از سکوتم/ داره سر می ره فریاد/
اونی که حسمو کشت/ حالا دستامو می خواد

پر از تردید ممنوع/ بگو فکرای من کو/
نزار تا شب بگیره/ با این ابهام من خو

بیا تابوتو پرکن/ با این دنیای عقده/
قناریم خیلی وقته/ که مسخ روح جغده

https://www.academytaraneh.com/65984کپی شد!
1166
۲۴

  • الهه صادقي سلام برادرم. ترانتونو دوست داشتم @};- @};- @};- @};- @};- در پناه خدا @};-
  • احسان نوری سلام آیدین جان ترانه خوبی ازت خوندم همینطورادامه بده دوست خوبم @};- @};-
  • محمود محكمي =D> @};- @};- @};- موفق باشین دوست من /کار جالبی هست
  • صادق شيخي سلام.کار خوبی بود..با آقای شمس موافقم..موفق باشید. @};-
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... نگاه متفاوت و جسارت در شعرت رو دوس دارم
  • فریبا سید موسوی @};- ترانه ی جالب و خوبی بود از نقد زیبای جناب شمس هم استفاده کردم.آفرین موفق باشید
  • مجید شمس آیدین جان مشخص هست که اهل ایده و تفاوت هستی و خیلی خوبه نظرم رو مینویسم و این نظر هست نه نقد :-) نمی دونم که دستام/ کجای قصه گم شد/ کجای شهر تردید/ شعور من پلم(ب) شد "پلمپ" به نظرم اشتباه تایپی بوده نه غلط املائی @};- حذف " پ " فکر نمیکنم درست باشه // گاهی وقتا حذف میکنیم بعضی حرفارو چون در محاوره تلفظمون اونطور هست مثله :وداع - ودا / سماء - سما ... اما پلمپ رو کمتر کسی میگه پلم / ................................................. من افتادمو این شهر/ یه جزئی از سقوطه/ همین بی دست مردن/ جزای این سکوته پیش زمینه برای سقوط وجود نداره آيدین جان همینطور بی دست مردن و سکوتت .. ...................................................... توو شهری که شکوفه/ خودش آغاز درده/ بیا زخمامو واکن/ نمک درمون مرده تو شهر شکوفه چه کار میکنه ؟ اگر از باغ حرف مزدی میشد زمینه رو فراهم کرد برای شکوفه و هارمونی ایجاد میشد اما این اتفاق نیوفتاده تو کارت. در ادامه میگی بیا زخمامو وا کن / نمک درمون مرده ... کاش بهتر پرداخت میکردی ، آيا گنگ نمونده مفهومت ؟ یعنی چی نمک درمون مرده ؟ ارتباطش با نیم مصراع قبلش چی هست؟ ...................................................... مثه ماهیه قرمز/ توو این تنگ بلورم/ جهانم خیلی زیباس/ تو شک کن توو شعورم معمولا به شعور یا ادب یا عقل و اینطور موارد شک میکنیم نه توش... .......................................................... تنم خوابیده رو آب/ به جون دادن اسیره/ نمک پاشو خبر کن/ نذار ساده بمیره باز من نمیتونم درک کنم این بیتو نمک پاشو خبر کن // نمک پاشیدن برای گندیده نشدن به کار میره و اینجا ماهی زنده س ، و در کل نمیدونم نمک پاشیدن و خبر کردن چه ارتباطی به هم دارن؟ ............................................................. لبا لب از سکوتم/ داره سر می ره فریاد/ اونی که حسمو کشت/ حالا دستامو می خواد شما از سکوت داری سر میری نه فریاد پر از تردید ممنوع/ بگو فکرای من کو/ نزار تا شب بگیره/ با این ابهام من خو با این ابهام من خو : جا به جائی ارکانت مناسب نبود بیا تابوتو پرکن/ با این دنیای عقده/ قناریم خیلی وقته/ که مسخ روح جغده چقد از " این " استفاده میکنی و سعی داری وزن رو حفظ کنی باهاش. به نظرم ترانه ت پرداخت مناسبتری میخواد و انسجام بهتری .. البته نظرم میتونه کاملا اشتباه باشه @};- واژه هائی وارد کار میشدن که پیش زمینه ذهنی برای پذیرفتنش وجود نداشت / مثلا در پایان ترانه قناری اومد / امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم عزیز دل برقرار باشی و موفق @};- @};- @};-
    • آیدین صبور @};- سلام مجید جان، خیلی ممنونم از نقد و نظر و وقت!! واقعا لطف کردی. من هیچ وقت از هیچکدوم از کارهای خودم دفاع نکردم. ولی نقدتون انقدر خوب بود که سر ذوق آمدم و تصمیم گرفتم پس از اینکه کار از صفحه اول کنار رفت بیام و در مورد بعضی هاشون نظر خودم رو هم بگم . ولی صادقانه نتونستم صبر کنم. چون حس کردم عدم پاسخگویی ممکن است به عنوان سر سری گرفتن و عدم توجه برداشت شود. واقعا از نظراتت بسیار ممنونم و استفاده می کنم. اول از همه این کار بیشتر از اجتماعی بودن یک کار سیاسی هست در مورد سکوتی که کردم و ... . در مورد نکاتی که فرمودید اجازه بدید یک به یک عرض کنم : 1- در مورد واژه پلمپ حق کاملا با شماست. یک اشتباه املایی است (تایپی نیست)و نشان از کم توجهی بنده . در مورد حذف حرف پ که من ب نوشتم باید عرض کنم که من در محاوره واقعا می گم پلم. مثلا میگم فلان جا رو پلم کردن. احتمالا به سواد اندک بنده مربوط می شه. ولی در کل حق با شما بود. 2- شهر رو من به عنوان محل زندگی کردن آوردم. افتادن به تعبیری از اصل افتادن بود و به نظرت نمی تونه پیش زمینه ای واسه سقوط دست جمعی باشه؟ نمی دونم عقیدم رو رسوندم یا خیر. 3- درسته که محل زندگی ما پر از ساختمون های بلنده ، ولی هنوز توو حیاط یه دونه درختو که داریم. حالا اگه اون شکوفه بده که باید نشان از امید و حیات باشه ولی برای من نشان از تولد درد باشه. خیلی سخته دیگه. من اتفاقا سعی کردم در ازای هارمونی، تضاد رو تصویر کنم. همون تضادی که شما می فرمایید بین شکوفه و شهر هست رو میشه تو تولد و درد پیدا کرد. 4- در خصوص نمک و زخم ، تعبیر من روی نمک پاشیدن روی زخم و بیدار موندن بود. اگر منظورم گنگ بوده که حتما هم بوده، ایراد رو قبول دارم . 5- در مورد توو شعور یا به شعور ، حس من اینه که هر دوش صحیحه، ولی این فقط نظر منه. الآن هم نمی تونم نظر قطعی بدم وافعا نمی دونم 6- در مورد نمک پاشیدن به ماهی قرمز در حال مرگ( زنده هم خیلی نیست)، دیدم و شنیدم که ماهی قرمز وقتی می خواد بمیره، کمی نمک به آب میریزند و فکر می کنند که با اینکار ماهی دوباره زنده می شود. که البته درست نیست و در اصل جنب و جوش حاصله در ماهی به خاطر سوزش بسیار است ولی شوک وارده باعث زنده ماندن ماهی یرای دو سه روزی می شود. من هم سعی کردم همین تصویر رو بسازم که گویا موفق نبوده. 7- در مورد لبالب از سکوتم منظورم سکوت من بود نه لبالب از سکوت هستم. خیلی سخته توضیح این مساله که چجوری میشه در شعر، سکوت از فریاد سر بره. شرمندم 8- به خدا من نمی دونم جابجایی ارکان یعنی چی 9- در مورد واژه این ، هم کاملا حق با شماست. رو نرو خودم هم راه می ره 10- در خصوص قناری که روحش مسخ جغد شده هم بیشتر از اون چیزی که در ترانه بود بلد نیستم توضیح بدهم. بالاخره یه تفاوت هایی بین شعر خیالی و رئالی هست دیگه. صد در صد که اینکار و همه کارهای من انسجام، پختگی و خیلی چیزهای دیگری لازم دارد که اگر نداشت من اینجا برای آموختن نمی آمدم. نکته هایی که عرض کردم هیچکدام در مقام دفاع نبود و تنها توضیحی بود در خصوص احساسی که هنگام کار داشتم. ولی وظیفه می دونم که یکبار دیگر ازت بخاطر وقتی که گذاشتی و کمکی که کردی کمال تشکر و قدر دانی خودم رو ابراز کنم. ارادتمند
      • مجید شمس ممنونم آیدین جان خب با توضیحاتت روشن شد بعضی از مطالب و شک نکن وقتی مخاطب ترانه رو میخونه ، یا ایراد از اون هست یا مولف ، پس اگر نظری داده میشه همیشه هم درست نیست عزیزم :-) به هر حال باز میگم شما اهل ایده هستی و این خیلی خوبه @};- @};- @};-
      • آیدین صبور ایراد که از ماست. مجید عزیز. از توجهتون بازم ممنونم @};-
  • مجید صادقی سلام ايدين جان بسيار عالي بود واقعا زيبا بود مي پسندم
  • محمود محكمي بیا تابوتو پرکن/ با این دنیای عقده/ قناریم خیلی وقته/ که مسخ روح جغده مرسی ایدین جان.دروود
  • سید ایمان پورحسینی =D> =D> @};- @};- @};-
  • علی حمیدی @};- @};- موفق باشید