اتاق خالی…..
تو این خونه اتاق خوابم ، شبیه ِآینه میمونه
تاپامو اونجا میذارم ، عبورم میشه وارونه
اتاق خوابی که هر جاشو ، یه تارِعنکبوت بسته
شبیه من بـه تنهایی ، شده این روزا وابسته
نبودی از خودم حتی ، تو تاریکی ها ترسیدم
اتاقم پـا به پـای من ، تـَرَک خورد و نفهمیدم
مث ِمن ساکت وتنهاس ، مث ِمن از خودش سیره
از اون روزی که تو رفتی ، اتاقم خیلی دلگیره
تو این خونه که عکساتو، تو آغوشش بغل کرده
هزاربار از خدا خواستم ، که رویام با توبرگرده
دیگه میترسم از دوری ، دلم شور میزنه هردم
یه جورایی توی ذهنم ، خیال ِ خودکشی کردم
میخوام برگردم از بودن ، ولی انگار دیگه دیره
تواین روزاحتی مرگ -َم ، ازم فاصــله میگیره
میخوام گم شم توی کابوس،شاید یه راهی پیداشه
همین اتـاق ِ تاریکم ، میخوام تابــوت مــن باشه