منو گریه

ببین دردامو به ابرا گفتم
چه سیلی راه افتاده امشب
همه ابرا به حالم گریه کردن
عجب بغضی داره ترانه امشب

من از روزای با هم بودنامون
واسه ابرای این حوالی گفتم
عجب بارون گریه آوریه
من از تنهایی بی تو بد شکستم

عجب بارونی و چه حس نابی
منو گریه با هم،دیگه رفیقیم
نبودی که ببینی منو بارون
تموم شب با اشکامون رقصیدیم

عجب تلخ و عجب روزای نابی
واسه ی پر زدن تو خاطراتت
تو اوج تنهایی تنهام گذاشتی
میشینم لب دریا با خاطراتت

همه دردامو به دریا میگم
شاید آب ببره تنهایی هامو
شاید خواب ببینم هنوزم هستی
لب دریا نشستیم من و تو

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/64692کپی شد!
1023
۹