درمان

توی شبهای تنهایی /به دنبال تو میگردم

که با اعجاز چشمونت/شاید درمون بشه دردم

فقط دست پر از مهرت/واسه دستام یه همراهه

زلیخای دل من شو/که یوسف بی تو در چاهه

تموم آرزو هامو/تو چشمای تو میبینم

توی کالسکه ی مهتاب/بدون تو نمیشینم

باید رد شم از این دریا /تو این تاریکی مطلق

دارم پارو زنون می رم /منم تنها توی زورق

شبیه روزای ابری/چشام از غصه نمناکه

می دونم که نمی دونی /چقد این قصه غمناکه؟!

همیشه قصه ی فرهاد/دلم رو غرق خون میکرد

چشام و خیره بردردو شکوه بیستون میکرد

نه من با تیشه جنگیدم./نه داشتم همت فرهاد

نه اون عشق بزرگی که/ همیشه مونده تو ی یاد

ولی بی تیشه هم میشه/ که کوها رو بلرزونی

با اینکه نام پاک عشق/نمی مونه به اسونی

https://www.academytaraneh.com/6335کپی شد!
1577
۷۴

  • gelauol2005 درود بر شما، خواندن و بهره بردم ، احسنت ، تابنده بمانید
  • صدیقه میری فقط دست پر از مهرت/واسه دستام یه همراهه سلام مهدی عزیزم اومدم پای شعرت تا بوی صفاتو حس کنم ابر مرد! جایی که مهدی صفا نباشه کوچکترین شاگردش هم نیست قدردان زحماتت هستم و تا همیشه با تمام ظرفیت قلبم دوست میدارمت سبز باشی و پیروز استاد نیک اندیش و غیرتمندم@};-
  • سجاد شکوهی نه من با تیشه جنگیدم./نه داشتم همت فرهاد نه اون عشق بزرگی که/ همیشه مونده تو ی یاد ولی بی تیشه هم میشه/ که کوها رو بلرزونی با اینکه نام پاک عشق/نمی مونه به اسونی =D> فوق العاده از کاراتون لذت می برم =D> @};- لایک @};-
  • سعیده احمدی زیبابودجناب صفا @};-
  • مهسا پهلوان که یوسف بی تو در چاهه منم تنها توی زورق چرا یه جا در داره یه جا توو ؟؟/ نسبت به کارهای قبلیتون قشنگ تر بود.بامهر.
  • مریم باقریان شبیه روزای ابری/چشام از غصه نمناک می دونم که نمی دونی /چقد این قصه غمناکه؟! منم مثه معصومه جون این قسمتشو خیییییییییییییییییییییلی دوست داشتم @};- مرسی از ترانه ی زیباو دلچسبتون @};- @};- @};-
  • احسان کمال در ضمن لایک با @};- :-)
  • احسان کمال همین که ترانه ای به دل میشینه خودش نشون میده که چقدر زیباست... من که لذت بردم مهدی عزیز... بازهم بگو تا جان بگیرد لحظه ها... @};- @};- @};-
  • صنم میرزازاده نافع آقای صفا راستش اندازه یه کوه درد پشتمه امروز صفحه های دوستان را که می خوانم شرمنده ادبیات می شوم... از انجا که از زمان حضورم در این سایت حضور مهربان و صمیمی و منتقدتون رو در کنارم حس کردم امروز من می خواهم لب به گله بگشایم ... جناب صفا آیا به نظرتون درسته یه صفحه ترانه تبدیل بشه به این جور حرفا که ساده اش اینه من دختر باز نیستم ... من پسر باز نیستم ... من زن دارم ... من بچه دارم ... من دوست پسر فابریک دارم و ای وای زشته به خدا خیلی زشته ( به قول مرحوم فروغ فرخ زاد دنیای بشکن زدن و لوس بازی عروس دوناد بازی و ناموسبازی ) به نظرتون توی همچین فضاهایی یه شاعر درست و حسابی ظهور می کنه ؟ به نظرتون خیلی تکراری نیست که سریعا در یک محیط مجازی جناح بندی ها شروع بشه دوستا و دشمنا از هم تفکیک بشن بیزینس باب بشه کل کل های گسترده ( عمدتا از طرف آقایون ) آغاز بشه اقا صد رحمت به دوران جاهلیت ما که از اون موقع هم بد تریم ! دلم به اندازه تعداد نفس ها و اشک هایی که سر دونه دونه شعرام هدر کردم گرفت ... از دوستان خواهش می کنم از من انتظار نداشته باشند پای شعر کسی بیام ... نظر خصوصی هم ندن که منتظرت در پای آخرین ترانه ام هستم ... اگه خوندن کامنت ها بخواد منو کلا از نوشتن باز داره ترجیح می دم نخونم ... ترجیح می دم نفهمم که چه کسایی اسم ادیب و شاعر رو ی خودشون گذاشتن و دعوا سر لحاف ملا آقا جان شما دختر باز یا پسر باز اینجا چرا مطرح می کنید ...زشته به قول معروف خز و خیل بازیه ... اینجا هم کسی گیر نده تو خیابون می ده سر کار گیر می ده تو یاهو مسنجر گیر می ده اینجا ما برای یه چیز دیگه اومدیم شما رو به خدا قسم می دم سایت رو از یان وضعیت اسفناک که دچارش شده نجات بدید و گرنه تک تک شاعرای خوب رو از دست می دیدید و می مونید با یه چت روم !
    • مهدی صفا صنم جان گاهی باید نشست و تماشا کرد/ و من ازت میخوام که تو هم بشینی و نگاه بکنی و به کار خودمون برسیم تا اینکه یکی پیدا بشه حماقت کنه و دم مون رو لگد کنه/ موافقی؟ @};- @};- ما کار های مهم تری داریم دوست من/ @};- @};- @};-
      • عماد بهاری _ خانم نافع من الان رسیدم کامنت های شما رو بخونم . شما این موارد رو به صورت خصوصی برای من ارسال کرده بودید دلیل عمومی کردن این کامنت ها و از طرفی بازی خوردن تون از اجیرهای سایتی که بهتون معرفی کردم برام قابل درک نیست . شما در این مجموعه تقریبن تازه واردید من هم با توجه به توانی که از شما سراغ داشتم حساب دیگری روی شما باز کرده بودم ولی متاسفانه انگار اشتباه از بنده بوده اون از نوع کامنت گذاشتن خودتون در پیج تون که از ما طلب عذرخواهی هم کرده اید این هم از این کامنت تون که حرمت خصوصی بودنش را شکستید . بگذارید از راه برسید بعد برای ما تعیین تکلیف و خط و مشی مشخص کنید! در پاسخ به پیامِ شخصی که گفته بود دیدی صنم چه چیزهایی برات نوشته و بعد با خواندن دو کامنت مورد بحث یک لحظه از دعوتم پشیمان شدم!! اصلن توقع چنین برخوردی را از شخص شما نداشتم هر چند بعد از پیام های خصوصی که تازه بین ما رد و بدل شد احتمالن به اشتباهاتی که کردید پی برده اید به هر روی اگر هم اینطور باشد الان مشکلی را حل نمیکند!! متاسفانه تقدسی که در این مدت براتون ساخته بودم به ناگاه با خواندن دو کامنت مذکور و با طعنه هایی که از دوستان در کامنت های خصوصی شنیدم ، ناخودآگاه شکست . و اگر هم کامنت گذاشتم فقط به این دلیل بود که نمیخواستم حرف هایم روی دلم بمانند. مهدی جواب شما بیشتر من رو متحیر کرد. شما که از جزئی ترین اهداف من هم اطلاع داشتید! _
      • مهدی صفا عذر میخام عماد جان چه چیز کامنت من شما رو متحیر کرده؟
      • عماد بهاری اینکه باید تماشاگر باشید و اینکه شما کارهای مهم تری دارید!! و وقتی این در پاسخ به کامنتی که در مورد پست بنده هست نوشته شده یعنی بنده دارم صبح تا شب در این سایت گل لگد میکنم . همه اینها وقتی متحیر کننده میشه که تو از مشکلات پشت پرده و سوء سابقه ی اخلاقی آن عده کاملن با خبری و هدف پست مرا میدانی.. ممنون از تو .. واقعن نمیدانم به چشم هایم میتوانم اعتماد کنم یا نه..
  • سعیده پورمحمد سلام به با صفاترین مهدی دنیا! :-x شما به کارای کلاسیک علاقه داری و دوست داری با همین گویش هم بنویسی! کاریش هم نمی شه کرد! ;)) اما مهم اینه که به بهترین نحو این کار و انجام می دی و مخاطب همیشه از خوندن کاراتون لذت می بره،مثل من :-) @};-
    • مهدی صفا سلام سعیده جان /ممنونم از محبت همیشگیت و اینکه حقیقتن من یک مثنوی سرا و تصنیف سرا هستم واینکه من مشکل زبانی ندارم چون به راحتی اب خوردن دارم رپ مینویسم و رپ یعنی افتضاح ترین نوع گویش خیابانی اما لذتی که از زبان ادبی خودم میرم برام مقدسه/ @};-
  • مهدی عطاران سلام و درود،جناب صفا مثل هميشه زيبا.لذت بردم. @};-
  • مهدی آرین منش ممنون جناب صفا. خیلی زیبا بود... ترانه های شما رو که میخونم نمیدونم چرا یاد اشعار قیصر امیر پور می افتم... نمیدونم چرا... شما میدونی چرا؟ ! احساس میکنم توی احساس، خیلی نزدیکید به ایشون... :-) ترانه ی آرامش بخشی بود.ممنون عزیزم.خیلی دوستش داشتم.خیلی شیرین بود. @};-
    • مهدی صفا با این که با مرحوم امین پور خیلی ارتباط خوبی نداشتم و ندارم اما ازت ممنونم و در بزرگی ایشون شکی نیست/ من نمیپسندیدم وجهه ایشون رو @};- @};-
  • مرضیه میرزایی سلام مهدی جان. خوشحالم که مشکل سایت حل شدو دوباره میتونم این فضای صمیمی رو تجربه کنم. ترانتو دوس داشتم قبلنم گفتم چون حال و هوای کارات واقعا کلاسیکه.سوژه هایی رو انتخاب میکنی که هرخواننده ای بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه در واقع مخاطبینت همیشه راحتن وترانه هاتو مثه من با یه پیش زمینه ذهنی میخونن البته من مخالف نو آوری نیستم امااگه یه روز چیزی غیر از این قلم و احساس ازت بخونم کلی تعجب میکنم .چون زبانت خاص خودته./ولی بی تیشه هم میشه /که کوها رو بلرزونی /خیلی زیبا بود موفق باشی. @};-
    • مهدی صفا سلام مرضیه جان/ تو چرا کم پیدایی؟ خوبی؟ ممنونم از نظرت به امید خدا بخش کلاسیک راه بیفته میرم پی تصنیف های خودم ترانه هام رو هم همه رو هدیه میدم به خواننده های جوان وبا استعداد
      • مرضیه میرزایی منو ببخش که حسابی دیر به ترانت سر زدم.ممنون خوبم. یکم مشکل داشتم و دارم. چون تقریبا برای نشستن پای سیستم واومدن توسایت باید اشکم در بیاد .حتما جبران میکنم.
  • پگاه نکوهش سلام جناب صفای عزیز ترانه زیبایی بود اما شخصا ترانه های قبلیتونو بیشتر دوس داشتم ممنون @};- @};- @};-
  • پرویز کدخدایی درود بر شما آقای صفا @};- خواندمتان... ترانه ی بسیار زیبایی سرودین .... مرسی /لذت بردم... @};- به یزدان مهربان می سپارمتون بدرود @};-
  • عماد بهاری سلام مهدی عزیز ترانه ت رو خوندم از اون ترانه های فلسفیت برامون بذار . قربانت عماد @};-
  • مهرناز عطایی اول قصه فرهاد کمی تکراریست/آخر قصه فرهاد شنیدن دارد....!! از واژه زورق لذت نبردم.. فضای خوبی داشت... یکم صمیمی تر و عریان تر اگه حرفتو بزنی خیلی قشنگ ترم میشه... درود
    • مهدی صفا ممنونم مهرناز جان/ عریان گویی های من محکوم به عدم انتشار هست @};- اونم تا دیشب این بود قلم تو دستمه اما نداره دفترم رونق @};-
  • روشا آقایی توي شبهاي تنهايي به دنبال تو ميگردم...اخه من چي بگم صفا.. :S فك كنم دفعه ي بعدم ويس و رامينو ميبينم تو ترانه ت. ;)) اخراي ترانه رو بيشتر دوس داشتم. @};- مانا باشي.
  • سیاوش اکبری با این که ترانه ات زنده ست نفس داره اما طفلکی تب داره @};-
    • مهدی صفا اول معلوم کن سیاووش اکبری هستی یا مصطفی وثاقتی؟ میدونی که کارت نوعی ترس هست؟/کار من تب نداره /متاسفم اما تو تب شدید تری داری که بیمار گونه داری اسم عوض میکنی/ اینم از دروس فلسفه هست؟به خودت بیا و کمی در اینه به خودت نگاه کن
      • مصطفی وثاقتی چون سیاوشو مسدود کردی من جواب می دم عکسی که روی اسم سیاوشه برای منه خودم این کار رو کردم هر کسی به این سادگی نباید به خودش اجازه بده که از ترسیدن حرفی بزنه اون هم پیش کسی مثل سیاوش اینو می تونید از مامورین امنیتی بپرسید
  • آراس .م سلام گوزلیدی من کی چوخ سودیم بو ماهنی نی . نوشابه باز کنمم گم شده چند تا نوشابه باز کنم براتون . د ر کل چوخ یاخجی دی ساغول. ببخشید فارسیم تموم شده بود @};-
    • مهدی صفا یکی بیاد این رو ترجمه کنه برای من / من فقط فهمیدم در باز کن نداری/ اما اگرم فحش داده باشی اونقدر عزیزی که منم بگم ساغول/همینش رو بلدم فقط @};- @};-
      • مـیــنا ملکی آقا اجازه :S ما خط آخرشو میتونیم ترجمه کنیم،میگه در کل خیلی خوب بود،ولی خط اولش خیلی سخته ! :-?
      • آراس .م اخه من چ فوشی دارم بهت بگم بابا این همه تعری کردم خارجکی ازت زیرنویس: ترانه تان خیلی خوشگل موشگل بود منکه خیلی دوسش داشتم
  • صدیقه میری درود بر مهدی عزیز و نازنین شاعر و ترانه سرای توانمند وقتی از تو میخونم لبخند از لبم جدا نمیشه از لمس احساس زیبات توی شبهای تنهایی /به دنبال تو میگردم که با اعجاز چشمونت/شاید درمون بشه دردم شاد باشی و همیشه عاشق @};-
  • سوگندرضایی سلام این آخر بودن ترانه ت باعث شد من شرمنده بشم . این روزها خودم گیجم گیج تر هم شدم ترانه ی تو رو ندیدم از خوندن احساس زیبات لذت بردم @};-
  • مینا یوسفی نه نمیدونستم ;)) چه جالب!!!! من منظورم این بود که ممکنه شما به زبان کورش کبیر حرف بزنید ;))
    • مهدی صفا نه نهایتن اجداد من که به بهرام چوبین میرسن پهلوی حرف میزدن/ میخام برم هند یاد بگیرم
      • مینا یوسفی چرا هند؟؟؟؟!!!!! :-? الان که دارم فک میکنم همچین بعیدم نیس به زبون مادها یا پارت ها حرف بزنید!!!!! ;))
  • محمد رضا باغیشنی سلام خوشحالم كه اين سايت بلاخره درس شد مشتاق ديدار بودم..حالا كه هم يه ترانه ازتون خوندم يه نظر كلي در مورد ترانه ها تون.....دل نشين و راسخ بيدن @};-
  • داود فرزانه سلام جناب صفای عزیز ترانه ی زیبایی بود مثل همیشه =D> @};- چندین بار خوندم و لذت بردم با آرزویه بهترین ها
  • مهدیه فراهانی مهدی جان کاراتو دوست دارم میخونم و لذت میبرم موفق باشی @};- لایک :-x
  • خاطره جمشيدي سلام چه زيبا بود @};- @};- @};- نه من با تیشه جنگیدم./نه داشتم همت فرهاد نه اون عشق بزرگی که/ همیشه مونده تو ی یاد =D> =D> =D> =D>
  • امید بابائی سلام مهدی عزیز فکر می کنم از بس کلاسیک دوس داری توُ ترانه هم دس از سر ارجاعاتش برنمی داری برادر اما همیشه زیبا ارجاع می دی و زیباتر می سرایی. همیشه باشی @};-
    • مهدی صفا امید جان سلام/ برادر چه کنم که شیفته ی اسطوره ها هستم و تنها عاملی که بهم قدرت تنفس میده همین ستاره های جاوید هستند @};-
  • مینا کاشانی ولی بی تیشه هم میشه/که کوه ها رو بلرزونی با اینکه نام پاک عشق/ نمی مونه به اسونی خیلی زیبا بود و احساس لطیف و نابی داشت ممنونم =D> =D> @};-
  • آرزو منتظر سلام جنابِ صفا کاراتون همشون خیلی با احساسن و به دل میشینن ;)) عکستونم که مهربون تر شده ;)) لایک @};-
    • مهدی صفا ارزوی عزیزم مرسی از این که همیشه به من لطف داری و کارام رو دوست داری/ عکس رو با فتو شاب دادم مهربون کردن گول نخورید @};-
  • حامد تقی خواه زیبا بود رفیق @};- فک کنم داستان فرهاد رو دوست داری توی دو تا کارت دیدم گریزی به اون تراژدی داشتی
    • مهدی صفا سلام حامد جان/ من در عشق فرهاد پرستم و در وطن ارش پرست/ حالا حامد تو دوتا رو دیدی فرهاد پای ثابت اکثر مثنوی های منه @};- عزیزی رفیق @};-
  • صنم میرزازاده نافع سلام به به عجب شعری عجب واژه هایی عجب چینش کلماتی عجب احساس نهفته ای در پشت آن @};- @};- @};-
  • مینا یوسفی سلام جناب صفا اعجاز؟؟؟؟بی تو در چاهه؟؟؟؟زورق؟؟؟؟ خیره بردرد؟؟؟؟؟ به جز اینا که با یه کم جابه جایی کوچولو درس میشن همه چی خوبه و زبون محاورس و واقعن دوس داشتم خیلی رومانتیک بود :-x @};- @};- همیشه قصه ی فرهاد/دلم رو غرق خون میکرد چشام و خیره بردردو شکوه بیستون میکرد نه من با تیشه جنگیدم./نه داشتم همت فرهاد نه اون عشق بزرگی که/ همیشه مونده تو ی یاد 8-> :-x لایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییک @};-
    • مهدی صفا مینا جان چطوری/ تو که دست از سر زبان من بر میداری؟اما مرسی که تذکر میدی چون اگه به خودم باشه فکر کنم با زبان رودکی شعر بگم @};-
      • مینا یوسفی نه! [-( هرگز دس بر نمیدارم [-( انقدر که جدیدن شک کردم برم از یکی از دوستان یا اشناهاتون بپرسم شما موقع صحبت کردن روزمره به چه زبونی حرف میزنید؟؟؟؟؟؟ :-? شک ندارم فارسی دری!!!!!! :-?
      • مهدی صفا مینا جان ما همه دری حرف میزنیم/ نمیدونستی؟
  • آسیه صفامنش سلام =D> خیلی زیبا بود و دوسش داشتم ممنون
  • معصومه قریشی شبیه روزای ابری/چشام از غصه نمناکه می دونم که نمی دونی /چقد این قصه غمناکه؟! :-( خیلی قشنگ ودوست داشتنی بودواقعا لذت بردم لایک @};- @};-
  • مـیــنا ملکی فقط دست پر از مهرت/واسه دستام یه همراهه زلیخای دل من شو/که یوسف بی تو در چاهه من این بندو خیلی دوست داشتم،بی زحمت بپیچین ببرمش :-) @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-