فردا سر این ساعت

امروز که بد حالم ، هم گـریه قلبم شو

امروز که بی تابم ، تسکین یه دردم شـو

فردا که بشه از من ، یک خاطره می مـونه

روبان سیاه و عکس ، از حادثه می مـونه

لیـوان پر از آبـو ، قرصا همه رو میزن

این بار دروغی نیست ، اشکایی که می ریزن

دسـتام نمی لرزن ، میترسم از این حالـت

لجـبـاز شدم انگار ، بی زارم از این حالـت

از مـرگ نمی ترسـم ، حرفاتو بگو راحـت

من منتظرت می شم ، فرا سر این ساعـت

فردا سر این ساعت ، از حوصله سر می رم

یا می مونی و می مونم ، یا میری و می میرم

—————————————————————

از اینکه اولین ترانه بنده رو خوندید بینهایت سپاسگذارم .

از این نویسنده بیشتر بخوانید: