سیب حوا

بگو که سهمم از دنیا
همین گوشه ی تنها نیست
بذار باور کنم هستی
که فردا غرقه غمها نیست
تو که از نسل حوایی
بگو ادم کجا مونده
که از بس ادمک دیدم
منو از عشق ترسونده
بگو از اول جاده
کجای راهو گم کردم
که یک عمره نمیتونم
به سمت خونه برگردم
از اون سیبی که تو چیدی
همه نفرین شدیم امروز
که یوسف هم به چاه افتاد
برادر هایی از دیروز
تب طلایی قارون
نگاه مارو پوشونده
کجا بخشایش یعغوب
دلای مارو لرزونده
کجای اسمون شب
خدا رو زمزمه کردیم
نه واسه حاجت فردا
برای اینکه بر گردیم
از اون سیبی که تو چیدی
همه کافر شدیم امروز
که این شد قسمت انسان
واسه عصیانی از دیروز
تو که از جنس خورشیدی
کمک کن تا بخوابم باز
تموم شد قرصم از دیروز
شبیهِ ساز ِ بی آواز…

https://www.academytaraneh.com/62205کپی شد!
801
۷