سیلِ غم

سپیده یِ صبح سحر ، بهانه یِ دلت شـــــــــدم
به رنگِ زردِ یه غروب ، بر زلفِ خوشگلت شدم
***
نوشتی توی قصه هات ، حک می کنی اسمِ مرا
دیوارِ قلبتُ ببین ، شکستـــــــه ای چرا چرا
***
بیداره قلبِ بی زبون ، آه جدایی نـــداره
با غم و غصه ی زیاد ، حسِ وفایی نداره
***
لبایِ سرخگون تو ، بر گونه هام ماتم شــــده
تو خواب سردِ بهاری ، بر رخ دل پر غم شده
***
زیر درختِ تنهایی ، یه لحظه دلتنگت شــــــــدم
پرنده ی خوش سفرم ، تسلیمِ نیرنگت شــــدم
***
یه دنیا دردِ دل دارم ، رازِ بزرگِ دیــــــــــــدارت
کی می شود وقت قرار ، شب و روزم که غمخوارت
***
گوشت رو یِ قلبم بزار ، ببین چه آهنگی داره
دلخورم از این فاصله ، از فرداها چه بیـــزاره
***
راهِ عبورِ سیل غم ، تو اون نگاهت رد شده
همقدمِ رویایِ تو ، کویر خشک بدشـــــده
***
گله نکن ای دلِ پیر ، تو قانعی تو ســــروری
آهو درونِ تله رفت ، خوشا به حالت محشری
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) ۲۵/۰۵/۱۳۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/6021کپی شد!
549
۱۰