آشفتگی
خوابم نمی بره،سر درد دارمو،هر ثانیه ام بده
هر شب همین بساط،دنیا واسم شده،شکل یه غمکده
تا عصر خوابم و،ساعت رو می کُشم،توو حجم رختخواب
با این کسالتِ،بعد از یه خوابِ بد،سر میرم از سراب
مثلِ یه شربتِ،تلخم که هر کسی،از من بدش میاد
پژمردگی شده،همراه و همدمم،با حسرتِ زیاد
مثل یه عقربه،کارم همش شده،گردش توو یک مدار
در من گُمه امید،شکلِ یه قاتلم،پای طناب دار
کافکا خودِ منم،خاکستری شده،دنیا برای من
توو فکر مرگمو،این لحظه های شوم،با من یکی شدن
هر چی بگم کَمه،توصیف لحظه هام،جا میشه توو کتاب
سیرم از این جهان،محدود بودنم،توو چارچوبِ قاب
شاید دلم نخواد،تسلیم شم ولی،این آخر منه
مثل درختی ام،که سرنوشت اون،ایستاده مردنه
-
آفرین! ترانه ی بسیار زیبایی بود که ارزش لایک شدن رو داره @};-
-
سلام جناب عبادی ترانه ی زیبایی بود...با مهر @};-
-
سلام عادل جان با دوتا کار قبلیت متفاوت بود خوب بود ولی دوتا کار قبلیتو بیشتر دوس داشتم انتقاد نمی کنم فقط نظرم اینه شاید به قول خودت همین که خواستی ساده حس و حال این روزاتو ساده بیان کنی اینجوری شده .میخوام یه شعار بدم دنیا با همین سختیاش قشنگه :-x :-) به هرحال باش و بتاب... @};-
-
بسیار عالی...خیلی خوشم اومد فقط یه پیشنهاد (قاتلم) قشنگ نیست به نظرم بذار (مجرمم) مرسی @};-
مطالب پیشنهادی