((حق نداری به ترانه شک کنی ))
((بســم الله الرحــمن الرحــیـم))
برای همه ی آنهایی که خون تـرانـه در رگهایشان جـاریست…
ایـن تـرانـه ها تـلاش آخـره
آخـریـن راه فـرارم از خـودم
واسـه مـن که قـدّ کـلّ زندگیم
متـّهم به جـرم خودکشی شدم
واسـه من که با تمـام قـدرتم
توو گـوش سکـوتمون داد زدم
وقـتی که راه گلومو گریه بست
با گـلوی واژه فـریـاد زدم
پابه پای تـک تـک تـرانـه هام
با سکـوت شهـر همـدرد شدم
یه روزی فقـط یه بچـّه بودم و
توو همیـن تـرانه ها مــرد شدم!
کسـی اندازه ی مـن برای درد
بـرای تـرانـه مـادری نکـرد
ولـی بازخـم عمیـق واژه هام
هیـچ کس احـساس برادری نکـرد!
نه کسـی همسفرم شد،نه کسی
باری از شونـه ی خسته م برداشت
یک تنـه با زنـدگی جنـگیـدم
ایـن رقـابت یه تماشاگر داشت!
حالا خستـه ام به قدّ زنـدگیـم
نفـسی واسم نمـونده هم قسم
ترسـم ازاینه یه جـا میـون راه
کـم بیـارم به تـهِ خـط برسـم
هم تـرانه! بعـد مـن وارث این
بارِ دردی که روو شونه هـامه باش
اگـه از پـا افتادم جـا نزن و
تـو بـرای راه مـن ادامـه باش
اگـه این جـاده نفس هامو برید
توی این فصـل کبودِ بی تپـش
هم تـرانه! هم قبیـله! هم قسـم!
تـو به جـای هـردومون نفـس بکـش
که بادسـت خالیِ تـرانـه هات
می تونی به یه جهان کمـک کنی
هرچی که میخواد بشه بذاربشه
حـق نداری به تـرانه شـک کنی!
۱۳۹۲/۰۱/۱۸
((بهــشت نصیـبـتان))