سیگار
دارم گم میشم آهسته،توی آغوشه سیگارم
سرِ ششهامو رو شونَش،برای گریه می ذارم
بازم بازونیه چشمام،رو شعرم غصه میباره
توی این قطب،دریامو،تنم گرماتو کم داره
پر از کوه یخه دنیام،تو که چشماتو میبندی
دارم ذوب میشم این گوشه،تو اما باز میخندی
یه جادس سرنوشتِ ما،که انگار آخرش هیچه
ببین چش قسمت ما شد،چقدر این جاده پر پیچه
تو پیچ و تابِ این جاده،تقاطع ها گره خوردن
چقدر این سرنوشت تلخه،تمومه قسمتا مردن
چقدر دیونه بودم من،با اینکه پام زنجیز بود
که آینه مثل دکتر بود،با من هر لحظه سختگیر بود
قطارِ لحظه هام بی تو،به حدی کند راه میره
که انگار ترمزش گیره،تو جیغش داره میمیره
به ریلا چنگ میندازه،توی هر لحظه با چرخاش
کدوم ایستگاه میتونه،بشه آرامش دنیاش
یه خودکار لای انگشتام،رو کاغذ خط خطی کردم
چقدر دستام یخ کرده،باید از قطب برگردم
ولی هر جا که من میرم،تو انگار جاذبه داری
بجز تبعید به رؤیاهات،برام راهی نمیذاری
خجالت میکشه خورشید،لپش سرخه،عرق کرده
میخواد قایم شه پشتِ کوه،تنه سیگارمم سرده
لبام دائم بدون مکث،می بوسه پای سیگارو
که شاید گرم شه بازم،یا روز و روزی ام از نو
ترانه سرا:امید منتظری