من به این آینده خوشبین نیستم
من به این آینده خوش بین نیستم ، من به رویایی که شاید هم نیاد
وقتی واسه تو مهم نیس این شبا ، چی سر من چی سر دنیا میاد
تو که تن دادی به این دنیای خوب ، تو که تن دادی به این روزای شاد
تو که یادت رفته کی می گف(ت)به من ، زندگی رو واسه آزادی می خواد
حق ما از زنده بودن تو سکوت
این که حالا توی دستامونه نیست
من دلم شهری رو میخواد که کسی
از فشار ِ عاقلی دیوونه نیست
من دیگه مثل قدیم ! آماده ی
بازی و تاوان ِ سنگین نیستم
سهمم میدم به تو هر ماه چون:
من به این آینده خوش بین نیستم
.
من به این آینده خوش بین نیستم ، من به فردایی که میگن روشنه
میرم حتی بی تو از این شهر خیس ، گاهی مقصد سهم ِ تنها رفتنه
رفتنی که با خودش دیوونگی ؛ درد ، حسرت داره اما باز هم
یک دقیقه ش بهتره از سال ها ، زنده بودن بین یک گله نفهم
-
سلام آقای حسینی ممنونم از ترانه تون ،بعضی بندهاشو واقعا دوست داشتم،چرا فقط یه شعرگذاشتید؟!
-
سلام جناب حسینی دیر رسیدم و خوش آمدهارو دوستان گفتن... خوش اومدین و ترانه ی زیبایی ازتون خوندم و منتظر ترانه های بعدی هم هستم. با مهر @};-
-
هم خوش اومدین @};- هم ترانه به شدت دلچسب بود @};- @};- @};-