از دل خاک
یاداون روزها بخیر
روزای مدرسمون
همه بی ریا و پاک
زیر طاق اسمون
یاد اون روزها بخیر
بچگی و بچگی
همه کارو بارمون
فقط از رو سادگی
سربه سر گذاشتن,
بچه های مدرسه
اوج خواب الودگی
سر زنگ هندسه
تاخیر اول صبح
نرسیدن به کلاس
یه دونه پا رو زمین
یه دونه پا رو هواس
هی میگفتیم ای خدا
کی تابستون میرسه
الهی تموم بشه
دیگه مدرسه بسه
حالا اون روزا گذشت
هممون بزرگ شدیم
تنها فرقمون اینه
نمی دونیم چی شدیم
کجاست اون روزای خوب
کجاست اون دلهای پاک
یاد, اون روزا بخیر
دلهایی از دل, خاک