هفت سین خالی

زمستون رفته و عید اومده                  

حالا نیستی و عکست پیشمه

به یادت شمعی روشن میکنم

شاید امسال بدترین سالمه

 

چیزی نمونده سال هم تحویل شه

ازت انگار دیگه خبری نیس

قابِ عکست هس(ت) کنار هفت سین

چشمام که شده بارونی وخیس

 

من عید و تنهایی چشن میگیرم

تو دلم میگم کاش بودی امسال

می نشستیم با هم پایِ هفت سین

تو خندون بودی، من با تو خوشحال

 

با شروع عید همه خوشحالن

اما دلم دریای آتیشه

من میخوام که به دستات برسم

اما هر کار میکنم نمیشه

 

تو خیالم دستاتو میگیرم

چه تلخه رویای با هم بودن

عید اومده و تو پیشم نیستی

ماهیای تنگ هم واست مُردن

 

چه سال سخت و سردی بود امسال

عزیزترین کسم نیس پیشم

باز این شمع داره همرام می سوزه

من دارم قطره قطره آب میشم

 

عکست رو میگیرم تو آغوشم

با گریه قاب عکست رو می بوسم

داره از راه می رسه سالِ نو

من دارم تو تنهایی می پوسم

از اینکه در این  آکادمی عضو شدم خوشحالم امیدوارم بتونم به اندازه دوستان ترانه سرای خوبی باشم

در مورد قافیه سال وپیش کاملان موافقم که هم قافیه نیستند

 

موفق باشید

https://www.academytaraneh.com/43784کپی شد!
887
۱۴