ظالم

شکستی قلبمو آسون ، نخواستی عاشقم باشی

توودریایِ بزرگِ عشق ، نخواستی قایقم باشی

شدم بازیچه ی دستت ، منو بی کس رها کردی

شکستی عهدوپیمانو ، تو باقلبم چه ها کردی

نه عشقی داری تو قلبت ، نه مِهری داری تو سینه

گناهت گردنه چشمات ، که عاشق رو نمی بینه

رفیقِ نیمه راه ، قلبم ، بدون بَعدِ تو می میره

دلِ کوچیکو داغونم ، دیگه از عاشقی سیره

نمی شه نه نمی تونم ، چِقَدخواهش چِقد اصرار

از این نامهربونی ها ، دیگه خسته شدم این بار

بروظالم ، برو خوش باش ، تو تکلیفت که روشن بود

تواین بازی ، نقشِ من ، از اون اول مُعیَّن بود

بروظالم ، برو خوش باش ، ولی من بی تو می میرم

برو ، اما یادت باشه ، همیشه از تو دلگیرم

https://www.academytaraneh.com/42528کپی شد!
1503
۱۰۸