عروسِ دل شکسته

تقصیرِ کیه تو ازم جدا شــــــدی
من یه قطره از همون بارونِ شب
تو چرا واسم سیاه پوش شــــدی
زنده بی تو می گذرم روزا توو تب

تو که زندونی کشیده لحظه هات
بی گناهم توو شکستـــت دوباره
ای عروسِ آسمونای دلــــــــــم
یاورت رفته کجا گل بکـــــــاره

چشم پوشیدم از اون برقِ نگات
وقتی در راهی گذر کردی سفر
ترس اون دارم توو حسرت بمیری
من سیاه پوش بشم بار دگــــــــر

عشق تو ترانه ی زندگیــــــــم
توی تنهایی و غم هاش اسیرم
می دونی یه روز اگه من بشنــوم
تو بمیری من همون جا می میرم

ای عروس دل شکسته توو بهـــــــار
عشقِ تو در برگِ گلها زنده شـــــــد
مثل تو هم زجر دیدن آدمـــــــــــــا
فصلِ سردی در جدایی خونـــده شد

عزیزم با درد و غم هایت بســـــاز
توی دریایِ عمیق غصه هـــــــات
رویِ موجای دلم پارو نـــــــــــزن
می بینم اشکاتُ رویِ گونه هات

دلِ تو قربونیِ بارونِ تنــــــــــــد
توی دریایِ پر از آبایِ شــــــــور
می دونم حرف دلم رو نشنیـــدی
می بینم داری میشی زنده به گور

جاسم ثعلبی (حسّانی) ۰۵/۰۴/۱۳۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/4016کپی شد!
673
۱۵