گلِ قزوینی
ای گلِ قزوینی ، خوشگل و شیرینـــــی
دلم فدای تو ، چرا تو غمگینــــــــــــی
به خودت می نازی ، میگن که دل بازی
معطّر و زیبا ، عاشق و طنـــــــــــازی
خوشی به همیارت ، اومدم دیـــــدارت
چه با صفایی تو ، ارومی در کــــــارت
تو را که جوییدم ، به دل پسندیــــــدم
حرف دلت شرطه ، از اون که نشنیـدم
اهواز و تهرونم ، پرسیدی ای جونـــم
شدم اسیر تو ، عاشقی می خونـــــــم
رنگِ دلِ دریام ، فرشته ای تنهـــــــام
یک لحظه با من باش ، ببین چقد زیبام
ای عندلیب عشق ، نشستی در جونـــم
در ساحل غم ها ، ترانه می خونــــــم
جاسم ثعلبی (حسّانی ) ۲۲/۰۳/۱۳۹۱