بگو رفیق شعله کجاست
که سردم از سکوت تو
تن به جزای شب نده
که مرده آرزوی تو
فصل دروغ و ماتمِ
شعله بکش نفس تویی
بیا دوباره ما بشیم
کلید این قفس تویی
باید تو این ظلمت سرد
یه قصه تازه نوشت
از تیرو شلاقُ چماق
از دیو بدکاره نوشت
بیا رفیق تبر بشیم
تبر به ریشه ستم
بیا دوباره ما بشیم
اگر زیاد اگرچه کم
مریم جلائی
سلام ترانه ی سرشار از احساسی بود مثل همیشه... با مهر @};-
بهروز قاسمی(رها)
قشنگ بود درود
میلاد زمانیان
@};- سلام حمیدرضا جان...بجز اون اشکالایی که تو قافیه داشتی..بقیه ی کار قشنگ بود...ممنون @};-
سحر دهقان
حمیدرضای عزیز "سکوت" و "آرزو" قافیه نیستن.همینطور"تازه" و "بدکاره" "چماق"!!!!!!!!!!!!!!!! اصلا برای ترانه مناسب نیست امیدوارم شاهد پیشرفتت باشم @};-
سحر دهقان
حمیدرضای عزیز "سکوت" و "آرزو" قافیه نیستن "چماق"!!!!!!!!!!!!!!!! اصلا برای ترانه مناسب نیست امیدوارم شاهد پیشرفتت باشم @};-
مهدیه فراهانی
سلام حمیدرضا جان زیبا بود اگه ایرادایی که مجید عزیز گفت رو برطرف کنی بهتر میشه جسارت من رو ببخش موفق باشی دوست گلم @};-
محمد علیزاده
ممنونم...لایک
اعظم اکبری
سلام تصویرات جون دارتر شده بودن در مورد قافیه هم مجید عزیز گفتنی هارو گفت @};- =D> لایک
ودیعه عزیزدوست
سلام کار قشنگی بود اگر زیاد اگر چه کم مصراع اخرو خیلی دوس داشتم. کل کار هم دلنشینه در مورد قوافی هم با نظرات آقای شمس موافقم.
محمددوستدار
دوس داشتم..ولی به نظرات آقای شمس موافقم
صدیقه میری
=D> =D> احسنت به شما! بسیار لذت بردم از ترانه و اندیشه ی ناب شما موفق باشید =D> =D>
موسی صادقی
آفرین خیلی قشنگ بود =D>
سید جعفر سجادی جاغرق
درود برشما @};-
مجید شمس
کار خوبی بود حمیدرضای عزیز @};- سکوت تو و آرزوی تو هم قافیه نیستن . همینطور تاز و بدکاره @};- @};- @};- موفق باشی
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم