حرف از هیچی
سلام خدمت همه دوستان ببخشید اگه یکمی کوتاه شد..وقت تنگ بود و فل بداهه بود.
……..
هرجا رفتم با تو بودم هرجا رفتم تو رو دیدم
همه شب تنهایی هامو با یادت به صبح رسوندم
همه روزا همه شب ها چه دقیقه چه ساعت ها
به یاد تو من می رفتم توی جاده های خلوت.
همیشه تو رو تو قلبم می نشوندم اون وسطها
اما تو نخواستی باشی کنار من. توی رویام.
هر دقیقه که تو رفتی واسه من قدِ یه ساله
اما بازم نمیدونی دل من واست بی تابه
صدامو دیگه شنیدی. می بینی حسی ندارم
به تو من چند دفه گفتم تویی تو همیشه یارم.
اما دیگه بسه تنهام. بند اومد دیگه نفسهام
نمیخوام چیزی بگم که بشی شرمنده ی حرفام
اینو خواستم تا بدونی هنوزم برام تو خوبی
بدون هر حرفی که گفتم واسه قلبم بوده پوچی.
نه دیگه چیزی نمی خوام. تنهایی واسم چه خوبه
یه هدیه از تو بودش که منو کرده دیوونه
دیگه حرفی ندارم که واسه گفتن مونده باشه
حرفام بودن همه هیچی اما آخه چیه چاره