ادیپ
منو ول می کنه تاریخ
منو می قاپه آینده
من از حافظه رد میشم
به رویای ربایننده
عبور از طالع نحس و
حیات وحش پر سختی
ابولهول معما و
ادیپ مرز خوشبختی
عبور از پادگان قرن
که گل میکشه با باروت
قمار علم وثروت که
پدر رو میده به تابوت
“غروب” فلسفه تابی
“طلوع” پورشه و گوچی
“شبانه روز” طولانی
میون پوچی و پوچی
من از حافظه رد میشم
زمان رویامو می قاپه
برای فیلم خوشبختی
سحر دکمه ی استاپه