بازی

من دارم کلافه میشم  دسـت از این بـازیا بردار

درو مـی کوبی و میری حـرمت عشقو نـگه دار

.

تو با من زندگی کردی ما بـا هم نفـس کشیدیم

این لج و لجـبازیا بود که به جایـی نرســیدیم

.

نـگو کـه یادت نمونده چـقد عاشقونه خوندیم

تـوی هر  شرایطی هم پای عشق هـم میموندیم

.

نکنه یـــادت نـمیاد شایــدم حواس پرتی

شایدم رفتی و دسـت کس دیگـه رو گـرفتی !

.

هی زدم به آب و آتیش دلتو بـــدست بیارم

نـمی دونستم که سر رو شونه ی غـمت میذارم

.

آخـــر این قصه مثل آخر دنیــــا میمونه

کارمون میرسه جایـی  که فــقط خدا میدونه

.

فکــرشم نـــکرده بـــودم که دلت با دل من نیست

وقتی حرف میزنی میگم اینا حرف گل من نیست

شــنیدم یـــه جـــایی گـــفتی: پشــیمونی از جـــدایی

تو خودت خواستی نباشی دیگه این مشکل من نیست

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/24385کپی شد!
738
۱۲