لبخندِ مُردن

پاشو پاشو وقتِ رفتن ، خوابی یا دلت گرفتــــه

اشک می ریزی تو دریا ، عشق تو در دل نخفته

***

هق هقِ و گریه ی نرمت ، کنده قلبم از قفس ها

بسِ دیگه دست بردار ، زود بند آمد نفس هــا

***

فصلِ باریدنِ باران ، زود بر گشته به خانه

آب شد بامِ دلم رو ، خیس کرده آشیانـه

***

درفضای عاشقی تو ، گریه کردن حدی داره

روح رنجیدن حرامه ، وقت خندیدن دوباره

***

بیا در محرابِ قلبم ، شاد و شادابی بکاریـــــــم

غم و بی مهری جدا کن ، مستِ عشقِ بی قراریم

***

من و تو خورشید و ماهیم ، سالها همدم نشستیم

غرق شد روزای تنها ، هر غرورِ شب شکستـیم

***

مشت کن ستاره ها رو ، همچو جامِ دلربایی

بنویس با خونِ قلبت ، دوری ازدردِ وجدایی

***

کاشتم لبخندِ مُردن ، توی البومِ بهـــــــارت

رنگ کرده سنگِ قبرم، غنچه ی سرخِ مزارت

***

جاسم ثعلبی (حسّانی ) ۱۸/۱۱/۱۳۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/20968کپی شد!
623
۵