خیانت

پشت در می مونمو باز

بی کسی هام روی دوشم

لختوعریون از سفیدی

کفن(ه) سیاه میپوشم

یه نگاه سردو ساکت

بستم از دل به دل (ه)تو

مثه کشتیه شکستم

که نشستم به گل تو

سر تو خیلی شلوغه

با دعا و مهره (ی) مار

ما که حوایی  ندیدیم

بیا آدم باشیم این بار

بیا آدم باشو یک بار

منو توو رویا رها کن

خسته ام از ته کابوس

منو با گل آشنا کن

زنگ خونتون خرابه؟

یا که با دیگری هستی؟

این ترانه هم تموم شد

ولی باز درا رو بستی!

پشت در می مونمو باز

بی کسی هام روی دوشم

لختو عریون از سفییدی

کفن سیاه میپوشم…

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/15756کپی شد!
1738
۱۲۸

  • احمداکملی درود به تو و شعرت تمام قد برایت کف میزنم =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • حسین خزایی دیر اومدم ولی اونقد به دلم نشست که اگه دوباره نیام برای خوانشش آروم نمی گیرم.. حس زیبات تحسین برانگیزه مانااااااااااااا باشد @};-
  • باربد ایرانی لاااااایک =D> =D> =D> =D> @};-
  • محسن کرد یه انتقاد بزرگ از شما دیانا جان چرا مارو از خوندن کارای بیشترت محروم میکنی؟ چرا فقط 2 کار ؟ کم کم باید وسواسم و بیشتر کنم و به هر ترانه ای نگم زیبا بود =D> =D> @};- @};- با یک رای کوچک
  • حسین خوشبخت کناری بسیا زیبااااااااااااااااااااااااا بووووووووووووود @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • حمیدجان بزرگی بیا آدم باشو یک بار منو توو رویا رها کن خسته ام از ته کابوس منو با گل آشنا کن @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • عباس غلامی مقدم سلام بر دیانای عزیز اول بگم خدا زیاد کنه اینهمه هوادار رو ماشاالا هر چی میخوندم به اخرش نمیرسیدم دوم من شاید حرفه اای نباشم و دنبال حرفه ای بودن هم نمیگردم از ترانه ای که خوشم بیاد میگم خوشم اومده و نیاد هم میگم نیومده! خوندم که بعضی از دوستان نقدهای حرفه ای نسبت به کارت داشتن و این خوبه اما من از دلم میگم و چون از خوندن کارت لذت بردم میگم (افرین) بسیار زیبا بود و به دلم نشست سبز بمانی و مانا شب خوش لایک @};-
  • مسعود احمدی سلام خواستم نقد نکنم دیدم نمیشه بیت اول دوتا مصرع ارتباطی باهم نداره لختوعریون از سفیدی ،لخت وعریون همونطور که دوستان گفتن هم معنی هستن وحشوه از سفیدی چی؟!گنگه بیت دو نگاه و میکنن ،نمیبندن.به نظر بنده. سر تو خیلی شلوغه با دعا و مهره (ی) مار ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار باز یه تصویر سازی غلط وگنگ باید یکی آدم و دیگری حوا نمیشه یا آدم بود یا حوا.و دوباره دو مصرع به هم ربطی نداره. خسته ام از ته کابوس منو با گل آشنا کن کابوس کلا نا خوشاینده چه اولش چه آخرش وبعد با گل آشنا کن ربطی به کابوس نداره. زنگ خونتون خرابه؟ یا که با دیگری هستی؟ این ترانه هم تموم شد ولی باز درا رو بستی! این بیت رو هم دوستان گفتن امیدوارم ناراحت نشین.
  • محمدرضا رحمانی سلام زیبا بود درود به شما...لایک @};- ...
  • احسان ابوالحسنی سلام و درود / شعر شما رو چند بار خوندم . مرسی . موفق و پیروز باشید .
  • مجید صادقی سلام خانم ادریس زاده بسیار زیبا بود
  • محمدجواد اسماعیل نیا سلام زیبا بود ولی نمی دونم چرا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم
  • عماد بهاری سلام شاید بهتر باشه اگر فردی تمایل به شنیدن انتقاد نداره راحتش بگذارید! وقتی صاحب اثر واکنش مثبتی به اینجور مباحث نداره با اجبار که نمیشه نقد رو بهش تحمیل کرد و براش کلاس آموزشی نقدپذیری گذاشت.. البته این رو هم یادمون باشه کسی که دوست نداره نقد بشه ، خودش هم نباید دیگران رو نقد کنه! چون در اونصورت میشه مصداق «نقّادِ نقدگریز» که فکر نمیکنم صفت جالبی باشه بااحترام به دیدگاه همه ی کسانی که در این تارنما حاضرند بخصوص صاحب این پیج
    • ديانا ادريس زاده سلام عماد عزيز نقد داريم تا نقد :-) من نقدي رو كه احساسم رو بدون كمك در بهبودي تخريب كنه نمي پذيرم... هر آدمي ميتونه با كمي خرج كردن و دقت واستعداد كنار اساتيد بزرگ پيش رفت كنه اما اگر كل وجودت هم در گرو اون استاد باشه نميتوني ازش احساس و انگيزه بگيري احساس و انگيزه عنصر اصلي هر هنريه و انتقاد بدون راهنمايي اين اركان رو از من ميگيره از كامنتت ممنون با اينكه اصلا در قالب نقد نبود ;)) اگر يكي بايد به من ياد بده نقد پذير باشم يكي هم بايد به شما ياد بده نقد اثر با نقد صاحب اثر فرق داره @};-
      • عماد بهاری ممنون اساتید بزرگ وقت خودشون رو خرج من و شما نمیکنند! میتونید امتحان کنید و مثلا از یغماگلرویی به طریقی بخواهید که همین ترانه ی شما رو نقد کنه و بعد ببینید اصلا جوابی میگیرید یا نه! ... اگر قرار باشه چیزی به دانسته های شما افزوده بشه همینجا و در همین جمع این اتفاق میوفته من نگفتم کسی باید به شما نقدپذیر بودن رو یاد بده! و در مورد کامنتم «با اینکه اصلا در قالب نقد نبود!» متاسفانه یا خوشبختانه نقد دارم ولی ترجیح میدم هرجایی نظراتم رو ننویسم! تا مثل بعضی دلسوزانی که فکر میکنند باید برای همه نقد نوشت از نگاه بضی دیگر پیراهن عثمان جلوه نکنم! و نهایتا در مورد جمله ی آخرتون ممنونم از اینکه به فکر یادگیریِ من بودید اما متاسفانه از نظر «رولان بارت» از جمله سردمداران نقد آثار هنری در جهان و صاحب نظریه ی مولف وقتی اثری پا به عرصه ی انتشار میگذارد دیگر مولفی وجود ندارد که بتوان به جای اثرش او را نقد کرد با این نگاه حتا آنچه شما آن را نقد «صاحب اثر» تصور کردید به اثر بازمیگردد (جدا از اینکه نقد صاحب اثر ریشه در خصومت دارد که لااقل من در این پیج خصومتی ندیدم!) برای اینکه بدون سند و دلیل حرف نزده باشم نظریه بارت رو هم ذکر میکنم که با یک بررسی کوتاه در کتاب های نقد میتوانید به صحت و سقم آن پی ببرید گذری کوتاه بر نظریه ی رولان بارت “مرگ مولف” بارت در سال ۱۹۶۸ مقاله کوتاهی را با عنوان «مرگ مؤلف» به چاپ رساند که در سال ۱۹۷۷ با ترجمه انگلیسی دوباره به چاپ رسید ومخاطبان زیادی را به خود جلب کرد وتبدیل به مقاله ای معتبر شد اما نکاتی از این مقاله: ((… بارت مدل رومانتیک را از سه جنبه عمده مورد نقد قرار می دهد: ۱٫” تولد خواننده باید به بهای مرگ مولف صورت پذیرد”: ۲٫ ” متن بافتی از نقل قول هاست که از مراکز فرهنگی بیشماری اقتباس شده اند”: ۳٫ ” زبان است که سخن می گوید، و نه مولف” : شما نمی توانید بدون آنکه ایده ای را از پیش به صورت نشانه ها دریافت کرده باشید دارای آن ایده باشید. شما نمی توانید تفکری بی زبان داشته باشید. بنابراین زبان فعال است: سخن می گوید. نشانه ها به جای آنکه منفعلانه، آینه معانی باشند،آنها را تولید می کنند… به بیانی دیگراین تمامی فرهنگ است، و نه “مولف”، که سخن می گوید. بدرود
      • رضا زهره وندی(پیمان) سلام نقد دوستان رو خوندم. موضع گیری مولف ناشی از کودک درونیست که در اثر تمجید نابجای ذوستان سرخوش بوده و نقدهای بجا و علمی چند تا از دوستان خوب و باسواد آکادمی تو ذوقش زده. ترانه ای که خوندم بسیار ضعیف، مبتدیانه و خالی از شاعرانگی بود. تعابیر نابجا و حشو، چندگانگی زبان و همینطور چندگانگی جهان بینی. دوست عزیز باید سال ها، کتاب ها مطالعه کرد تا شاید بشود خطی متولد کرد. با مهر
  • حميده سادات غفوريان سلام دیانا جان ممنونم از ترانه ت. اگه اون طورکه حدس میزنم تازه ترانه گفتن رو شروع کرده باشی خیلی خوبه اما هنوز خیلی چیزها هست که باید درمورد ترانه رعایت کنی دزر مورد این ترانه ت چندتا نکته وجود داره. اول ازهمه توی نوشتن ترانه باتوجه به اینکه قالب شعر چهارپاره است اگه بین هربندفاصله میذاشتی برای درست خونده شدن شعر خیلی بهتربود. توی بند اول با کنارهم قرار گرفت دوواژه ی لخت و عریون کنارهم موافق نیستم اول اینکه این دوکلمه با وجود اینکه به ظاهرهم معنی هستن اما توی ادبیات دو مفهوم جداگانه دارندو میتونستی دوبارمعنایی جداگانه ازشون بکشی درثانی منِ مخاطب به شدت حس میکنم شاعرخواسته فقط وزن رو پرکنه. یه نگاه سردو ساکت بستم از دل به دل (ه)تو من از این بندنمیتونم مفهوم روشنی دریافت کنم به نظرم ضعف تالیف داره. بندسوم سر تو خیلی شلوغه با دعا و مهره (ی) مار ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار بین دوبیت این بند ارتباطی وجود نداره. همین اتفاق توی بندبعدی هم میفته وبین مصرع ها ارتباط معنایی محکمی وجود نداره خصوصا بین رها شدن ازکابوس وآشنا شدن با گل. توی بند پنجم کلمه ی "دیگری" اصلا توی این بافت زبانی ننشسته. امیدوارم باتوجه به استعداد و ذوقی توی کارت میبینم درآینده ترانه های زیباتری ازت شاهد باشم. ((برقرارباشیـــــــــــــد))
  • میلاد شهبازی زبان کار، آدم رو یاد ترانه های دهه ی شصت میندازه، مثل کارهایی که داریوش اون زمان میخوند و فکر میکنم ترانه ی امروز از این زبان و این تعابیر فاصله گرفته. تو رو ارجاع میدم به آلبوم ِ ”دنیای ِ این روزای ِ من” که دو -سه سال پیش با صدای داریوش و ترانه های روزبه بمانی بیرون اومد، اگه این آلبوم رو گوش ندادی، حتمن پیداش کن و با دقت گوشش کن. اکثر ِما وقتی میخوایم شاعرانه بنویسیم، خود به خود از احساس کارمون کم میشه و وقتی با احساس می نویسیم، از شعریت کارمون کاسته میشه. توازن برقرار کردن بین ِ این دوتا، کار ساده ای نیست. مثلن وقتی میخوایم از تشبیه استفاده کنیم یا به سراغ عناصر ِ طبیعی (مثل ماه و خورشید و ستاره)میریم و یا اشیایی که ساخته ی انسان هستن مثل این قسمت ترانه ی تو: مثه کشتیه شکستم که نشستم به گل تو نمیگم از تشبیه و استعاره استفاده نکن اما اگه میکنی، باید صمیمیت و احساس کار ، بر تشبیه ارجحیت داشته باشه، یعنی تشبیه در خدمت احساس باشه، نه اینکه احساس در خدمت تشبیه . همینطور بیشتر از عناصر ِ انسانی و افعال و حالات ِ بشری برای ِ ملموس کردن ِ کلاممون و انتقال حسمون به مخاطب استفاده کنیم مثل این مصراع روزبه: …تو برای ِ من خود ِ غرورمی /// من غرورمو رها نمی کنم… میتونست بگه: تو مثل دریا هستی و من مثل ماهی هستم و من نمی تونم تو رو رها کنم (همون تشبیه به عناصر طبیعی که عرض کردم) اما با تشبیه کردن به غرور (یک حالت انسانی) حس همزادپنداری ما با ترانه رو بیشتر کرده. نکته ی بعد اینکه وقتی ترانه می نویسی، توی هر بند فکر کن داری یه دوبیتی یا رباعی می نویسی و فکر کن قرار نیست ادامه پیدا کنه و باید توی ِ همون بند، یه ضربه به مخاطب بزنی که شوکه بشه و جذب ترانه-ت بشه.اینجوری باعث میشه توی هر بند حرفی برای زدن داشته باشی و مخاطبت رو گام به گام با خودت ببری نه اینکه فقط درد دل کنی.
    • ديانا ادريس زاده سلام ميلاد عزيز خوشحالم كه بلاخره يه نقد مخالف سازنده خوندم از راه كارهايي هم كه توو پيام شخصي برام نوشتيد استفاده ميكنم از امروز تمرين رو شروع ميكنم @};- @};- @};- ممنون از حضور سازنده ومؤثرت :-) =D>
  • مریم جلائی درود خانم ادریس زاده ترانه ی زیباتون رو خوندم و دلنشین بود. از دیدگاه دوستان هم آموختم. با آرزوی بهترین ها @};-
  • داریوش قاسمی درود خانم ادریس زاده با کمال احترام من هم با نظرات آقای روشنی موافقم و احساس می کنم شما از نقد شدن دلخور می شوید. حقیقت امر این است اگر مثلا من نوعی ترانه هایم را در این سایت منتشر می کنم تنها دلیلش این است که تبادل اطلاعات(از جهت فرم روایی ترانه،قوائد عروضی و ....)بین همه ی اعضاء اتفاق بیفتد(نوعی مشورت) تا اگر نقدی بجا و منطقی به کارم وارد است درصدد رفع آن نقیصه باشم و اگر به جز این باشد ترانه هایم را در دفتری می نویسم و برای آنهایی که خوششان می آید می خوانم. البته من به نظر دوستان عزیزی که نظر مثبت داشتند از صمیم قلب احترام می گذارم ولی به اعتقاد من نظرات آقای روشنی هم ایراد بنی اسراییلی نبودند. ضمنا هر ترانه ای که اجرا می شود دلیل محکمی برای صحت و سقم قطعی خود ترانه نمی باشد. خواهش می کنم صراحت بنده را عفو بفرمایید. قلبتان سبز و اندوه از شما دور باد همچنین باد همچنین تر باد
    • ديانا ادريس زاده سلام دوست عزيز انتقاد با نظر شخصي فرق داره :-) كامنت جناب روشني بيشتر از سازنده و راهنما بودن ,تخريب كننده احساس نوشتن در من و زير سوال بردن كامنت هاي مثبت دوستانم بود انتقادي كه سنجيده و سازنده باشه هر چقدر هم تلخ بايد پذيرفت :"> توو اين قسمت كه هر ترانه اي كه اجرا ميشه قوي نيست با شما هم عقيده هستم @};- اين دومين ترانمه و مسلما خيلي جا براي كار كردن دارم اما... توو كامنت شما و عليرضاي عزيز بجز ((من احساس ميكنم بد بود)) ((ضعيف بود)) ((نميفهمم)) چيز قابل توجهي نداشت بجز يه جا كه توو كامنت قبلي اشاره كردم نقدي كه سازندگي نداشته باشه انتقاد محضه و اثر خوبي نميتونه داشته باشه ولي انتقاد تلخي كه سازندگي داشته باشه يه نقد قويه آباد اگر نميكني ويران مكن مرااا @};- ممنون از حضورتون :-) @};-
      • مسعود احمدی سلام من هم با نظر آقای روشنی و آقای قاسمی موافقم به نظر بنده هم ترانه باید درحدی باشه (از لحاظ قدرت) که بتونه از خودش دفاع کنه و نیازی به توضیحات مولف نداشته باشه و اگه نقدی هم به کار شما شده اینه که اینجا اسمش آکادمی ترانه هستش و جایی برای یادگیری. ما همه اینجا اومدیم تا کارامون نقد بشه حتی قویترین کارا. پیروز باشید @};-
      • مسعود احمدی در ضمن شما از کسایی که نقد نکردن قدر دانی کردید و حرفای همه کسایی که نقد کردنو به نوعی رد کردین. به نظرم شما دوست دارین تمجید شین نه نقد.اشتباهی اینجا عضو شدین. [-(
      • ديانا ادريس زاده @};- حرفمو تو کامنتای قبل گفتم نقدباید سازنده باشه نه مخرب @};- خودم وقتی نقد کوبنده میکنم تا جایی که بتونم راهنمایی میکنم برای باز نویسی نه که کلا سر کوب کنم شما هم شاد باشی @};-
  • عمران حیدری آریا درود، زیباوخوش آهنگ بود، پاینده باد،،،،،،،،،، @};-
  • محمد مجنون کم پیش میاد به ترانه ای بگم بی نظیر ... واقعا بی نظیر بود و پسندیدم... =D> @};-
  • علیرضا روشنی درود بر شما . جسارتن بعضی جاها احساس میکنم بعضی مصرع ها اسیر قافیه شدن... مثلن این بند رو خیلی دوست داشتم سر تو خیلی شلوغه با دعا و مهره (ی) مار ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار ولی یعنی چی سرتو خیلی شلوغه با دع و مهره ی مار؟!؟! میشه اینو توضیح بدین. من کاملن احساس میکنم این بیت رو بعد از بیت دومش نوشتین و چون دوست داشتین آدم بشیم این بار رو بیارین واسه همین بخاطر قافیه این مصرع که ارتباط معنایی با نه مصرع قبلی و نه کل بند رو نداره آوردین... زنگ خونتون خرابه؟ یا که با دیگری هستی؟ این ترانه هم تموم شد ولی باز درا رو بستی! اولن که زنگ خونه تون خرابه مال این ترانه نیست بیشتر شبیه شعر کودک میمونه. ولی خب میگین زنگ خونه خرابه و یا با یکی دیگه هستی آخرش میگی باز درا رو بستی خب در که بسته س چطور در بسته رو میبنده؟؟؟ اینم مثل همون مورد قبلیه که تو تموم بیتا این مشکل وجود داره. لخت و عریون از سفیدی... لخت همون به معنیه عریانه و اینجا آوردن این دو کلمه کنار هم حشوه. در ضمن من نفهمیدم لخت و عریون ار سفیدی یعنی چی؟ و همونطور که گفتم چون کفن سیاه رو تو مصرع بعدی آوردین میخواستین یه پارادوکس ایجاد کنین که خب سرجاش نیفتاده. باز هم جسارت منو ببخشید. خیلی از شما تعریف شنیده بودم.یادم نمیاد قبلن ترانه ای ازتون خوندم یا نه ولی این ترانه بسیار ضعیف بود و دوست دارم ترانه های بهتری ازتون بخونم... روزهاتان ترانه باران.
    • ديانا ادريس زاده سلام عليرضا ي عزيز :-) خوش اومدي @};- 1A)بعضی جاها احساس میکنم بعضی مصرع ها اسیر قافیه شدن… 1D)خيلي جاها پيش مياد كه بخوام بخاطر يه جوشش قوي اسير كوششي ضعيف بشم اما احساستون اينبار اشتباه كرده مهره مار كاملا جوششي بود :-) دليلي نميبينم كه بخوام نوشته هاي ساده و خودم رو براي همه توضيح بدم همين طور كه مي دونيد معني كردن كار چيپيه... اما... شلوغ بودن سر نشونه بيشتر افرادي هست كه آشكارا خيانت ميكنن توي جوامع خرافاتي شرقي از جمله ايران آدمايي كه تنها هستن براي اينكه ديگران رو جذب كنن به دعا و مهره مار پناه ميبرن كاراكتر خائن در اين ترانه كسيه كه اول خودش رو خيلي تنها نشون داده و بعد از مدتي سرش خيلي شلوغ شده وهمين باعث شده كه شاعر نخواد بپذيره كه از اول كار گول خورده و اين ادم تنها نبوده پس دوباره خودش رو گول ميزنه كه دروغي در كار نبوده و همش كار جادو جنبله A2)این مصرع که ارتباط معنایی با نه مصرع قبلی و نه کل بند رو نداره آوردین… D2)دوست من اين مصرع ارتباطش با ابيات قبل و بعد مشخصه تو ابيات قبلي از شكست صحبت شده تو اين بيت شاعر نميخواد شكست رو باور كنه و *مثل خيلي از ما كه وقتي بلايي سرمون مياد ميگيم برامون دعا گرفتن* خودشو با اين خزعولات گول ميزنه و بعد توو ابيات بعد تصليم حقيقت نشده و براي هيچ و پوچ تلاش ميكنه كه در اخر به خونه اول ميرسه وشكست رو قبول ميكنه و خودكشي كه همون اول كار هم در فكرش بود رو عملي منكه... عليرضا جان از توضيح دادن برات اصلا لذت نميبرم چون فقط يه كودك ممكنه براي حرف هايي به اين سادگي وارتباطي چنين متصل توضيح بخواد :-< A3)اولن که زنگ خونه تون خرابه مال این ترانه نیست بیشتر شبیه شعر کودک میمونه. D3)توو اتد كار تنابنده وقتي اين قسمت كار رو شنيدم خيلي خوب و عالي بود تا جايي كه بعد از اولين تمرين با اينكه خودش هم با اين قسمت كار مشكل داشت نظرش عوض شد A4)میگی باز درا رو بستی خب در که بسته س چطور در بسته رو میبنده؟ D4)اين طفلك بينوااااا از اول پشت در مونده بود و زنگ ميزد- كل افكارشو به صورت ترانه گفته و وقتي به خودش مياد ميبينه هنوز در بسته ست ديدي وقتي كه يكي براي ديگري يه موضوعي رو توضيح ميده و بعد طرف مقابل حرف اولشو تكرار ميكنه؟اونجاست كه ميگه *بازم *كه داري حرف خودتو ميزني!!! اين بازم نشونه بي ازش شدن كل حرفاييه كه ادم ميزنه اين همه ترانه خونده ولي باز درا رو بسته A5) لخت و عریون از سفیدی… لخت همون به معنیه عریانه و اینجا آوردن این دو کلمه کنار هم حشوه. D5)از لحاظ جسمي و روحي هم لباس شاعر كاملا سياه بود هم پوشش ذهن و روحش فكر كنم تنها جايي كه از نقدتون بتونه به كارم كمك كنه و سازنده باشه اينجا بود @};- ممنون A6)خیلی از شما تعریف شنیده بودم.یادم نمیاد قبلن ترانه ای ازتون خوندم یا نه ولی این ترانه بسیار ضعیف بود D6)دوستان لطف دارن @};- شايد اين ترانه ضعيف باشه يا اينكه خيلييييييي ضعيف باشه اما دوست ندارم اينو از كسي بشنوم حتي مفهوم كار رو درك نكرده اگه من مثل آشپزي باشم كه ثوپ خيلي بد مزه و بدبويي پخته باشم هيچ وقت از زبون كسي كه ثوپم رو با چاقو و چنگال ميخوره قبول نميكم [-( A7)دوست دارم ترانه های بهتری ازتون بخونم… D7)دوست دارم نقد بهتري ازتون ببينم... @};- ممنون از حضورت و به اميد ترانه باران :-) @};- @};- @};-
      • علیرضا روشنی من ازتون توضیح نخواستم که بخواین توضیح بدین و با توضیح دادن اذیت بشین... معمولن مولف کار رو مینویسه و مخاطب برا خودش برداشت میکنه. توضیحات بعدی مولف تاثیری نداره. طوری جبهه میگیرین که انگار من پدر کشتگی باهاتون دارم. نه بخدا من نیازی ندارم به نقد کردن و ازینکه اینطوری سخت گیرانه در مورد ترانه ای نظر میدم به شدت دلخورم ولی دوست دارم پبشرفت رو در دوستان ببینم و بهترین ترانه سراها جزو دوستانم باشند. اگه میدونستم ناراحت میشین نظر نمیدادم در مورد ترانه تون همینطور که ازین پس نظری پای ترانههای شما نخواهم داد.... پایدار باشید
      • ديانا ادريس زاده :-) @};- شاد باشی
      • حميده سادات غفوريان باعرض پوزش به خاطر دخالت دربحث دیانا جان وقتی نظر خودم رو نوشتم هیچ کدوم از نظرات دوستان رو نخونده بود اگرنه دوباره گویی نمیکردم. اگه نظر منو بخوای بین این همه لطفی که دوستان بهت داشتن تنها کامنت مفید وراه گشایی که دریافت کردی همین نظر آقای روشنیه، نظراتی که ایشون دادن کاملا درست وبه جاست و در عوض توضیحاتی که نباید میدادی و دادی اصلا ازشعرت دریافت نمیشد! دوست خوبم اگه میخوای توی این عرصه بمونی و موفق باشی همیشه کسایی روکه ضعفهای کارتو میگن بیشتر دوست بدار تعریف وتعارف نابه جا فقط میتونه هنرمند رو از مسیر درست منحرف کنه وتوی اولین چاله زمینگیرش کنه. ضمنا اینکه کسی نقاط ضعفتو میگه به هیچ عنوان نشون از این نیست که به دیگران که تعریفتو کردن توهین کرده بلکه باعث میشه همون دوستانی که راحت ازکنار کارت گذشتن برگردندو دوباره عمیق ترنگاه کنند. دوست خوبم امیدوارم برای شعرهای بعدیت با کسایی که پیشرفتت رو میخوان مهربون ترباشی ومثل یک هنرمند رفتارکنی. ((آرامش نصیبتان))
      • ديانا ادريس زاده عزيزم ممنون از حضورت و هنوزم ترجيح ميدم روز به روز پس رفت كنم تا با نقدي سراشار از سركوب كردن و تهي از راه كار براي بهتر شدن پيشرفت كنم @};-
  • امیر اسدالهی سلام دیانا جان وقتی یه کار تو مرحله اهنگسازیه دیگه نباید ایراد گرفت از کار چون پسندیده شده ولی بزار بگم نظرمو کله زنگ خونتون خرابه یه کم به نظرم تو ذوق میزنه به کارای قدیمی که اندی کوروس میخوندن میخوره ولی در کل خوب بود عزییزم =D>
    • ديانا ادريس زاده سلام امير جان ممنون از نظرت :-) @};- خودم اين قسمت كار رو خيلي دوست 8-> اما رضاي عزيز هم مثه شما اين قسمت كارو دوست نداشت ;)) و بخاطر من نمي خواد حذفش كنه اندي كورس قديم كه خيلي با حال بودن 8-> از هم جدا شدن ضعيف شدن :-S به هر حال نظرت محترمه @};-
  • نیما محرابی شعراتون قویه اما حس سنگین و ناخوشایندی به من میده احتمالا مشکل از منه در هر صورت کارتون قشنگه =D> @};-
  • رادین اکباتانی درود بر شما 2 تا قبطه میخورم ;)) :-x خواهرم نداریم بیاریمش اینجا .این بابای ما هام همش پسر آورد =((
  • مهناز واعظ ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار بیا آدم باشو یک بار منو توو رویا رها کن @};-
  • مهرداد سپهری مرسی دیانا جان زیباست @};-
  • رادین اکباتانی اوه اوه خواهر برادر چه تعارفایی تیکه پاره میکنن ;)) ;)) ;)) ;)) خوشحالم که خواهر برادرای خوبی هستید (بزنم به تخته) ترانه ساده و زیبایی بود @};-
  • علی ادریس زاده سلام عزیزه دل.حتما غم نداری و نمیخوام اینجوری بگی و بشنوم [-( .تو سفرم و به آکادمی سر نمیزنم اما با دست پر میام :-) .عالی بود =D> .اینکه میبینم داری پیشرفت میکنی و قلم تو دستت برگشته خوشحال میشم =D> =D> .آرزوی بهترین ها واست نازینن. @};-
    • ديانا ادريس زاده سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام :-x رسيدن بخير هميشه دير مياي [-( !!! اگه باشي ديگه غصه نمي خورم :-) عزيز دلم خوشحالم كه راضي هستي 8-> @};- 8-> @};- 8-> @};-
  • زهره محمدی سلام زیبا بود @};-
  • آراس . مقامی ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار میسی دیاننا جان خیلیز زیبا بود
    • ديانا ادريس زاده ما كه آدمي نديديم بيا حوا باشيم اين بار بيا حوا باشو يك بار منو با سيب آشنا كن از بهشت خيري نديديم منو توو زمين رها كن ;)) خواهش ميكنم عزيزم خوشحالم كه پسنديدي:-x ممنون از نظرت @};- @};- @};-
  • الهه صادقي سلام عزيز دل... @};- فضاسازي زيبايي داشت ترانتون كه خيلي به دلم نشست... پشت در می مونمو باز بی کسی هام روی دوشم لختو عریون از سفییدی کفن سیاه میپوشم…. :-x :-x در پناه حق پايدار باشيد :-x :-x
  • شاهين راشدي ما كه حوايي نديديم بيا آدم باشيم اين بار عالي بود.واقعا لذت بردم.ممنون خانم ادريس زاده @};-
  • الهام حنفي دياناي عزيزم خيلي خوب بود مرسي @};- @};- @};-
  • رضا اسمخاني سلام چارپاره ی زیبایی ازت خئندم لطیف و متفاوت آفرین @};-
  • هادی صمدپور سلام خانوم ادریس زاده خوب بود @};-
  • سعید موذنی لذت بردم زیبا بود
  • راما حیدری ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار سلام خانم ادریس زاده ،من با توجه به عدم تجربه از دایره نقد خارج هستم ،اما انتقال مفهوم به سادگی از مشخصات ترانه های شما ست که قابل ذکر وتقدیره پایدار باشی
  • سپهر پیرهادی زنگ خونتون خرابه؟ بسیار عالی واقعا کار خوبی بود لذت بردم .20.راستش نشستم یه کار همچین توپ بزاری زود بردارم و برم آهنگشو بسازم.....منتظرما =D>
    • ديانا ادريس زاده سلام سپهر عزيز :-) ممنونم از لطف و حسن نظرت 8-> اين ترانه و يكي از شعرام توو مرحله آهنگ سازيه كه قراره با صداي دوست خوبم رضا تنابنده خونده بشه @};- :-x @};-
      • سپهر پیرهادی منم که دیگه هیچی-مرسی که هوامونو دارین.
      • ديانا ادريس زاده شما دوست خوبي هستيد :-) حتما اگه قابل بدونيد با هم همكاري ميكنيم @};- 8-> خواستم در مورد اين كار يه اطلاع كوچيكي بهتون داده باشم توو پيام برام در مورد كاراتون يه سري اطلاع بهم بدين كه بتونم با ژانر كاريتون آشنا بشم :-)
  • سامان جاويدان سلام خوندمولذت بردم لایک @};-
  • هادی طبرزدی زیبا بود و دلنشین.لذت بردم
  • امیر اقایی سلام خانم ادریس زاده عالی بود از خوندنش لذت بردم @};- @};- @};-
  • فریبا سید موسوی آفرین دیانای عزیز.خیلی عالی بود واقعا لذت بردم عمیقا می پسندم =D> =D> @};- @};-
  • فاطمه فضلی خانی زنگ خونتون خرابه؟ یا که با دیگری هستی؟ این ترانه هم تموم شد ولی باز درا رو بستی! @};- @};- @};-
  • عاطفه صائب ما که حوایی ندیدیم بیا آدم باشیم این بار درود بر شما @};- زیبا بود دیانای عزیزم @};-
  • مریم آرام سلام دیانای عزیزم . ترانه ت زیبا بود و یه غم غریبی داشت :-( شاد بمونی عزیزم :-x @};-
    • ديانا ادريس زاده سلام آرام عزيزم :-x اسم زيبايي داري مثل نگاه پرمهرت :-) غم غريب؟؟؟! با من آشناست... از كوزه همان برون تراود كه در اوست گر دايره كوزه ز گوهر سازند =(( ممنون از آرزوي قشنگت 8-> انشا الله تو هم شاد باشي و بموني نازنينم @};- @};- @};-
      • مریم آرام عزیزم لطف داری . خدا نکنه غم داشته باشی . فدای مهربونیات :-x @};-
      • ديانا ادريس زاده anx you too i love you :-x @};- @};- @};-
  • سلمازشجاعیان زیبا بود @};-
  • سهیل پیلتن درود خانم ادریس زاده ترانه زیبایی از شما خواندم و از خواندنش لذت بردم قلمت پرمهر سپاس @};-
  • میلاد عزیزی درود بر شما حضور در کنار شما باعث افتخاره برای من =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • سوگند انصاری بگم عالی بود دوست داری یا خیلی لایک داری ایاااااااااا دوست دارم با نوی خوش آوا @};- @};-
  • محسن علیوردی زیبا بود دیانا @};- =D>
  • سید علی برقعی بیا آدم باشو یک بار منو توو رویا رها کن خسته ام از ته کابوس منو با گل آشنا کن =D> درود دیانای عزیز ... زیباست و میپسندم @};-
  • موسی صادقی پشت در می مونمو باز بی کسی هام روی دوشم لختو عریون از سفییدی کفن سیاه میپوشم… :-( :-S @};- @};- @};- بالاخره چشممون به جمال ترانه زیباتون روشن شد استاد عزیز @};- @};- =D> لذت بردم دیانای عزیز از این همه تصویر سازی زیبا :-x @};- @};- لایک خیلی شدید @};- @};-