من ایرانم با کوه دردسر هاش
من ایرانم با کوه دردسر هاش
ببین با پرچم مذهب رسیدن
که از دست تو فانوس و بگیرن
که با ون های سبز جهل و نفرت
از آغوش تو ناموس و بگیرن…….
الهی روزگار خوش نبینن
که بد کردن با این مردم خدا رو
میبینی حال روز روزگارو
خداخوارای پر از ادعا رو…….
رسیدن جون اهواز و بگیرن
که آبادان و هم آلوده کردن
رگِ سبزِ شمال و پاره کردن
شُشِ تهران و پر از دوده کردن……
بگم اسمم رو تا آتیش بگیری؟
من ایرانم با کوه دردسر هاش
من ایرانم با زخمای عمیقش
جنوب شرق و انبوهِ کپرهاش…
دماوندم هنوزم سربلندم
سرم رو شونه های آسمونه
سرم سبزه هنوزم ریشه دارم
یه دنیا باید اسمم رو بدونه…
به من بگو..
پدر