ترانه

سبز میشم

نه سلیمان‌مو عیسی

نه عزیزِ مصر و بودا

یه غزل نویس ِ تنهام

تو قبیله‌یِ یهودا …

 

اسم ِ من بی اعتباره

رفته زیرِ تیغِ ایهام

آسمونِ بی ستاره‌اس

لحظه‌هایِ خامِ رویام

 

سبز میشم من یه روزی

تویِ دست و بالِ جلّاد

زنده می‌مونه ترانه‌ام

رویِ قلّه‌هایِ فریاد ..‌. !

 

آشی‍ــــونِ من کـتـابـه

تویِ عصرِ بی رسـالت

از رگایِ من می‌جوشه

عطش ِ تندِ شجاعت !

 

تن نمی‌دم به اسیری

به طناب و غُل و زنجیر

سرنوشتِ من همینه

امتِنا از دستِ تقدیر

 

سبز میشم من یه روزی

تویِ دست و بالِ جلّاد

زنده می‌مونه ترانه‌ام

رویِ قلّه‌هایِ فریاد ..‌. !

 

 

منان اکبری

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/118165کپی شد!
8