ترانه مشترك
اولین پرواز
ترانهای از من و دوست هنرمندم امیرحسین اصفهانی کن
ساعت رو دیوار ساکت و خیرهست
از وقتی رفتی، عقربه خوابه
آینه هنوز دلتنگِ چشماته
یه قاب عکسِ کهنه، بىتابه
هر گوشه از این خونه دلگیره
گرد و غبار رو خاطراتت هست
تو قابِ عکس، خیره به چشمامى
میپرسم آروم: منو یادت هست؟
گفتى بهم تصمیم قلبت بود
گفتى بهم تقدیرمون اینه
با خنده رد شدى ولی دیدم
دردو از اون چشمات که غمگینه
با اولین پرواز رفتی تو
با چشمای پر راز رفتی تو
با رفتنت من رو پایانم
اما واسه آغاز رفتی تو
حال منو اصلا نمی دونی
تو قلب من طوفان به پا کردی
از من جدا کردی خودت رو ؟ نه
روح منو از تن جدا کردی
هر جا بری، با هرکسی باشی
من چشم به راتم تا ابد، برگرد
از هر کس و هر چیز برگردم
هرگز نمیشم از تو رد ، برگرد
با اولین پرواز رفتی تو
با چشمای پر راز رفتی تو
با رفتنت من رو به پایانم
اما واسه آغاز رفتی تو