ترانه
سرزمین من
یه هجایِ کهنهام
تو دلِ ترانه ها
یه ضمیرِ بیفروغ
واسه عاشقانه ها
رو لبم مُهرِ سکوت
دورم از ذکر و دعا
آشیونِ گلّهمو
برده بادِ بی حیا !
نفسم گرفته از
این همه گرگ و کلاغ
سرزمینِ من شده
دیگه هم قدِ اتاق !
آسمونم خالیه
از ستاره و شهاب
چشمههایِ آرزوم
خونه کردن تو سراب
تو رگم به جایِ خون
غم و غصه جاریه
تویِ فالِ من همش
یه سگِ شکاریه …
نفسم گرفته از
این همه گرگ و کلاغ
سرزمینِ من شده
دیگه هم قدِ اتاق !
منان اکبری