ترانه
اِکسیر
امّا بدون عشق
اِكسيرِ من بود
رفتی بدونِ
حتی یه حرفی
یه تیکه قلبم
از من جدا شد
لبهامو بستم
چیزی نگفتم
با من نوایِ
درد آشنا شد
اون آدمى که
پر ادّعا بود
با رفتنِ تو
بى ادّعا شد
یادته گفتى
تا آخرش باش
من رویِ قولت
حساب کردم
دوس داشتنِ تو
با من چهها کرد
هرلحظه حسِ
عذاب کردم
دوس داشتنِ من
بهت غرور داد
شاید همه چى
تقصیر من بود
باور نکردم
که بد تموم شه
شاید جدایى
تقدیرِ من بود
زندهم هنوزم
دور از نفس هات
امّا بدون عشق
اِکسیرِ من بود
باور نکردم
که بد تموم شه
شاید جدایى
تقدیرِ من بود
زندهم هنوزم
دور از نفس هات
امّا بدون عشق
اِکسیرِ من بود