نِگا نکن به زیرِ پا

نِگا نکن به زیرِ پا

تیرِ خلاصِ آخر و،زدن به قلبِ صادقا
با جُفتِ پوچِ دستشون،دوز و کَلَک زدن به ما
شرابِ چِل ساله شدیم،دشتِ پُر از لاله شدیم
با تَرکه هایِ لختِشون،بس که کتک زدن به ما…

رو سُفره ها کاسه یِ خون،تو دستا لُقمِه یِ جنون
نون و پنیر و سبزی و،گرفتن از تو دستمون
یه روز به قُلّه می رسیم،ولی یه جا به پایِ کوه
یه تَپّه از جنازه شد،نمادی از شکستمون…

“طنابُ تو حلقه بزار،تیشه به صخره ها بِکوب
نِگا نکن به زیرِ پا،کَمَرکِشایِ آخره…
نه جایِ استراحتِ،نه جایِ کم اُوُردنِ
دارم صداش و میشنوم،خدا یجای بهتره…..”

قاصدکا بازم خبر،اُوُردن از بِهِشتیا
جَهَنّم و که رَد کنیم،نوبتِ استراحته
اونورِ این مسیرِ سخت،تو بغلِ دار ودرخت
تویِ حیاتِ خونه یِ،خدا یه تختِ راحته…….

یه روز به قُلّه میرسیم،رو صحنه ای که روشنه
باهُنرِ صبوریُ،با نفسِ مسیحِ صبر
زوده برایِ خستگی،خدا یجای بهتره
یه چایِ دِبش و میزنیم،رو شونه یِ جنگل ابر…..

“طنابُ تو حلقه بزار،تیشه به صخره ها بِکوب
نِگا نکن به زیرِ پا،کَمَرکِشایِ آخره…
نه جایِ استراحتِ،نه جایِ کم اُوُردنِ
دارم صداش و میشنوم،خدا یجای بهتره…..”

https://www.academytaraneh.com/118094کپی شد!
71
۴
۱

  • عليرضا عباسي سلام رسول عزیز/ شروع کار میتونست بهتر باشه مثل صادقا یا ارتباط بین شراب چهل ساله و دشت پراز لاله رو متوجه نشدم اما در ادامه ی کار تونستی اون ارتباط رو برقرار کنی برات بهترین هارو آرزو دارم.
    • رسول آدینه سلام گرم ممنونم علیرضای عزیز موافقم در مورد شروع نه چندان قوی در مورد شراب چهل ساله؛جایی خوندم هرچی شراب پیرتر بشه رنگ سرخش تیره تر میشه..دیگه شراب و لاله و چوب خوردن(قرمزی) احتمالا درنیومده.. تشکر باز وقت گذاشتی مرد
  • آزاده ربانی رو سُفره ها کاسه یِ خون،تو دستا لُقمِه یِ جنون نون و پنیر و سبزی و،گرفتن از تو دستمون یه روز به قُلّه می رسیم،ولی یه جا به پایِ کوه یه تَپّه از جنازه شد،نمادی از شکستمون… درود برشما لایک