در یک غروب از میون گلهای باغ و بارون اندوه خود رو رها میکنم.....

بوی ترانه

رویا هامو رنگ کن

بزار همه یه رنگ شن

رنگ تو رو بگیرن

مث خودت قشنگ شن

 

تو رنگ  آسمونی

طلایی مث خورشید

رنگ گل بنفشه

بوی ترانه پیچید

 

ترانه هامو بو کن

بوی تو رو بگیرن

میخوام که شعرام با تو

جون بگیرن، نمیرن

 

عطر دل انگیز تو

محبوب شب نداره

عطر دم مسیحا….   

پیش تو کم میاره

 

عشق منو تازه کن

معجزه پیدا میشه

قفل دلای خسته

با دست تو وا میشه 

 

انگشت های جادوییت

سنگو طلا می کنه

نوازشای گرمت

شعله به پا می کنه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/118091کپی شد!
40
۱