فراموشی

مثل یک رود که تو فکر فرار از خودشه
میخوام امشب خودمو کنار تو جا بذارم
واسه آرامشی که شبیه آرزو شده
بهتره یه مدتی خودم رو تنها بذارم

توی این حال عجیب من، فراموشی چرا
قد عمری که نمیکنم برام زمان بره؟
مطمئنم که محاله همه چی درست بشه
وقتی اینجا این همه ماهی رو آب شناوره

تو فراموشی گرفتی و همین کافیه تا
زندگیمو واسه ی همیشه زیر و رو کنه
اصلا از خودت نپرسیدی قراره بعد از این
زخمایی که میزنی رو کی برام رفو کنه

فاصله گرفتم از خودم که نزدیک تو شم
با خودم میگفتم این همیشه تقدیر منه
نمیدونم داره چی میگذره آخه تو دلِ
ساحل سنگی که موجو هردفعه پس میزنه

فرق من با آدمای دیگه اینه که خودم
میدونم که زندگیمو عشق تو میده به باد
آرزوهای زیادی تو سرم بودن ولی
غم تو فرصت دریا شدنو بهم نداد

تو فراموشی گرفتی و همین کافیه تا
زندگیمو واسه ی همیشه زیر و رو کنه
اصلا از خودت نپرسیدی قراره بعد از این
زخمایی که میزنی رو کی برام رفو کنه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/118078کپی شد!
142
۱