خوب من

خوب من گریه نکن
سفر به آخر می رسه
باز میام کنارتو
غصه ها به سر می رسه
خوب من گریه نکن
اشکاتو رو زمین نریز
با فصل غمگین پاییز

لحظه ها را پیشِ تم
با نامه های پشت هم
می خوام که این رو بدونی
بی تو میمیرم کم کم
گرچه دوس (ت) داشتنتو
واژه ها هی کم میارن
اما این فاصله ها
برای من غم میارن

(سفر هم قسمتی
از زندگیه
یه روز نوبت تو و
یه شب نوبت من
نذار که جاده تنهاشه
نخوا(ه) که بارون نگیره
باید دل به دریا زد
همینه صحبت من ) ۲

از این نویسنده بیشتر بخوانید: