دلتنگی

دلتنگی

 

دلم گرفته از این

شبای بی ستاره

ازین صدای بارون

از ابره پاره پاره

 

لباس من سیاه و

هوای خونه سرده

نمیشه باورم اون

رفته که بر نگرده

 

* ری چارلز میذارم

چشمامو میبندم

حس می کنم هستی

با بغض میخندم *

 

توی سرم هیاهو

میون سینه جنگه

خدا به کی بگم من

که این دلم چه تنگه

 

می کِشَدم زمونه

به هر طرف ک میخواد

سه ساله رفتی امّا

نمیره عشقت از یاد

 

واسه رهایی از غم

نمونده راه چاره

دلم گرفته از این

شبای بی ستاره

 

* ری چارلز میذارم

چشمامو میبندم

حس میکنم هستی

با بغض میخندم *

 

 

 

 

 

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/117073کپی شد!
328
۱۹

  • zohreh سلام حامد جان ، آخیش به این میگن ترانه 😍دلم خنک شد😁ترانه ی خوب و روونی بود با قابلیت اجرای بالا 👌 فقط کاش بند دوم که " لباس من سیاه و هوای خونه سرده " چون سرد و اوردی به جای سیاه طوری واژآرای می کردی که یه تناقض ایجاد می کردی و از "گرم " استفاده می کردی ..مثلا میگفتی : دلم بهت گرمه و هوای خونه سرده ، این طوری با استفاده از تکنیک تضاد و تناقض به نظرم جذاب تر میشد. و این کار کار به این یه دستی و روونی با اوردن واژهی " ری چارلز" اونم تو کورس کار موافق نبودم
    • حامد تقی خواه سلام ، میدونی هدفم این بود از اوردن لباس سیاه که ذهن رو ببرم سر علت این حال و هوا ک مرگ بوده ، وگرنه فکر میکنم اگر این اشاره نبود شاید جای دیگه ای این تعبیر وارد نمیشد ، از طرفی این کار در دسته ترانه های سیاه قرار میگیره ، تو خوب میدونی برای همه میگم ما سه دسته ترانه داریم ، ترانه سفید که کلا همه چیز توش اوکی و امیدوار کنندس ، مث: همه چی آرومه من چقد خوشحالم ، بعد ازون میرسیم به ترانه های خاکستری ک فضای سیاهی هست که در انتها حرف از امید میزنه ، مث اون ترانه سیاوش قمیشی ک برای فریدون فروغی خونده : رفتی و آدمکارو جا گذاشتی که اخرش یه امیدی زندس ک میگه میدونم میبینمت یروز دوباره توی دنیایی ک آدمک نداره ، و یسری دیگه هم ک سیاه هست و از اول تا آخر سیاهه مث این کار ، جدای از اون با تصدیر که آوردم سعی کردم این خفقان رو تکثیر کنم ک دوس داشتم نظرت رو دربارش بدونم //// اون ترجیع بند رو هم حقیقتا قصدم اوردن یه bridge بود در کار ترجیع بندی با تفاوت در وزن و سبک که تو اجرا خوب در میاد رو کاغذ خب آره حق با توست / یه مقاله دارم تو سایت" اجزای ترانه " اونجا این بریج رو کاملتر توضیح دادم خالی از لطف نیست خوندنش /// کلا یه چیزایی گاهی توی سرم هست ک ممکنه در عمل بهش نرسم و این طبیعیه / خود واژه ری چارلز هم یجورای یه ادای دین بود دوست داشتم حداقل این موجب بشه چند نفری یه سرچی بزنن و آهنگی ازش گوش بدن رِی آدمیه ک تو زندگی من نقش خیلی مررنگی داشته یه موسین دیوانه ی به تمام معنا این حد از جنون و شجاعت واقعا بعد از ری چالز و جانی کش و تا حدودی بی بی کینگ دیده نشد در هیچ موسیقیدانی به نظر حقیر ، سبک ریتم اند بلوزش که منحصر بفرد بود و این R&B این کار ها کلا با اون دوره کاملا متفاوته و یه سبکی بود که مختص همون بازه زمانی بود و کسی دیگه حتی نزدیکشم نتونست بشه پرحرفی کردم ببخشید منو نبر منبر که از ری میرم و از روم در میام
  • vahidnouritaft ظاهرا فقط منم که حرفی برای گفتن ندارم پس تنها؛ سلام رفیق ☃️
    • حامد تقی خواه سلام رفیق ، حد اقل میشد بگی کجاهاش بهتر بود و کجاهاش بدتر
      • vahidnouritaft از خدا پنهونه از شما چرا، سوادشو ندارم که نقد کنم ولی قسمت ری چارلز.... رو دوست داشتم، فکر میکنم بهش میگن ترجیع بند
  • mer3de * ری چارلز میذارم چشمامو میبندم حس میکنم هستی با بغض میخندم سلام و عرض ادب. بسیار عالی بود . لذت بردم از کار زیباتون . پرترانه باشید
  • سپيده رحمت خواه سلام و عرض ادب. ترانه زيبا و كوتاهى بود يكى دو تاجا موضوع و سليقه شخصى دخيل بود كه اشكالى هم نداره ترانه شماست شايد اينطور صلاح ديديد. در رابطه با استفاده از كلمه اين چيزى اصلا نميشد جايگزين كرد كه بخواين اين واژه رو حذف كنيد... قلمتون مانا🌱
  • عباس مقدم درود حامد عزیز.دیدم نوشتی شرم اوره کسی توو دنیای موسیقی باشه و ریچارز رو نشناسه .و از اونجایی که من نمیشناسمش دچار شرم نیابتی شدم.البته میتونستم هیچی نگم.تا کسی هم نفهمه اما وقتی نمیشناسم نمیشناسم دیگه.و اما در مورد کارت.ترانه ی خوب و با احساسی بود فقط بنظرم بجای سه ساله که رفتی میذاشتی چن ساله که..یا چن وقته که رفتی بهتر بود.وقتی مینویسی سه ساله..یعنی کار رو از حالت همذات پنداری مخاطب برمیداری و ترانه رو کاملا شخصی میکنی و بنظرم اینکار به ترانه ت لطمه زده.مخاطب دوس داره خودشو در نقش سراینده ببینه و حس کنه بخصوص در کارای عاشقانه.و اوردن بازه ی زمانی سه سال..این حق رو از مخاطب میگیره.شب و روزت ترانه بارون
    • حامد تقی خواه سلام برا موزیسین شرم آوره نه ساعر داداشم ، برا شما مث اینه که حافظ رو مشناسی یا چمیدونم در قالب ترانه شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی رو نشناسی یا مثلا به نقاش داوینچی و رامبراند و نشناسه طبیعیه ک اینجا نشناسن اتفاقا برای همین عکسش رو هم گذاشتم موزیسین و خواننده ای ک از کودکی نابینا بوده و همین برای عمق هنرش در عین ناتوانی مهمه ، اون سه سال رو کاملا قبول دارم شخصی بود چون سه ساله ناگهانی یکی از عزیز ترین عزیزانم رو لز دست دادم و یه ادای دین بود وگرنه کاملا صحیح میگی
  • mreza.irani123456@gmail.com سلام و سپاس کار زیبایی بود استفاده از ری چارلز بخاطر علاقه ی خودتون بود و یا چی؟؟ چون شاید خیلی ها ایشون رو اصلا نشناسن و یا با کارهاش ارتباطی برقرار نکنن..نوازنده و خواننده سبک بلوز که نزدیک به 20 ساله که از دنیا رفته.....پایدار و موفق باشید.
    • حامد تقی خواه شاید بشه یه ادای دین به یکی از تاریخ ساز ترین و بزرگترین خواننده های تاریخ دونستش ، عملا فکر این که کسی در دنیای موسیقی نشناسش شرم آوره مث ابن ک یه فوتبالیست بگه من مارادونا رو نمیشناسم ، حتی در موسیقی ایران تقلید از ری چارلز تاریخساز بود ، فردی ک شاید اگر تقلید و بازخونی اثاری ازش نبود هرگز موسیقی ایران فرهاد و فریدون فروغی رو نمیداشت
  • عليرضا عباسي سلام حامد عزیز/ کار کوتاهی بود که به نظرم جای کار زیاد داشت/چه خوب که از ترجیع بند استفاده کردی/اگه تونستی تو کارات از (ازاین )کمتر استفاده کن مخصوصن همین کار چون یه مقدار آدمو تنبل میکنه و قبلن تو آکادمی همین روبه یکی از دوستان گفته بودم/بهترین هارو برات آرزو دارم.
    • حامد تقی خواه سلام جونه دل خوب متوجه نشدم چرا استفاده نکنم یکم برام بازش میکنی 🌹 دو قسم تصدیر استفاده کردم توی کار و خب طبیعتا این صنعت این تکرار رو داره 😘 من خودم به شخصه اعتقاد دارد انواع رد العجز ها برای ترانه خوبه چون در همراه کردن مخاطب موثره ، الان مشکل تکرار " از این " به دلیل تصدیره یا مشکل خود واژه ی " از این " ؟ //// آی لاو یو ❤
      • عليرضا عباسي این رو تو بیشتر کارهای دوستان آماتور دیدم / نه اینکه کلمات تکرای خوب نباشه اما هرجا که شاعر واژه کم میاره اینطوری شعرش رو پر میکنه البته جسارتن منظورم شما نیستید /من خودم سعی میکنم کمتراز این کلمه (ازاین،ازاون) استفاده کنم و اینو گفتم که یه مقدار تو استفاده از کلمات به خودت بیشتر سخت بگیری/دوست خوب خوب شب و روزت پراز ترانه /
      • حامد تقی خواه وقتی بخوای دلگیری از چیزی ، تنفر از چیزی ، خستگی از چیزی رو بیان کنی چه جایگزین مناسب برای واژه " از این" وجود داره ؟ به منظور مخالفت خدایی نکرده سوال نمیکنم سوء برداشت نشه ولی حس میکنم واژه دیگه ای نباشه ک بشه ازش استفاده کرد / مثال : ازین گردش گردون نصیبم غم و درده ، حمیرا ، / ازین گوشه دنیا ، به اون گوشه دنیا ،منو از آشیونه ، به یارم میرسونه / هایده /// ازین گریه چه میدونی ، نه دردمی نه درمونی / شادمهر /// ازین کاراش خبر دارم ، اما چ کنم دوسش دارم / فتانه / /// پس ازین زاری نکن / ویگن / /// امان امان از دل من از این دل غافل من / معین و هزاران هزار مثال چون واقعا هیچ واژه ای نیست ک بجاش بگی و کار خراب نشه / شایدم بعد متوجه شدم یا بد استفاده کردم ک در اون صورت مشکل از من بوده نه واژه / کلا واژه ها اهمیت ندارن مسیر رسیدن بهشون مهمه ک البته شاید من مسیر درست رو نتونستم پیدا کنم
      • عليرضا عباسي به قول یه دوست قدیمی میگفت چه نوشتن مهم نیست چگونه نوشتن مهمه/جزو پیرمردای گروهم و تمام این آهنگارو شنیدم/نگاه کن ببین تو یه کار به این کوتاهی چقدر از این استفاده کردی /ازاین/ازغم/ازیاد ...والا واژه مقدسه شاعر پیامبر واژه ها/
      • حامد تقی خواه تو ریتم جز هست کار و روزی به اجرا برسه خواهی دید اصلا تو ذوق نمیزنه انشالا