قلم:
چاپ
شماره: ۱۱۶۵۸۴
کنج این ? خونه.....کنج این♥️ خونه.....کنج این?

بغض بارون

شما به چشم ی موزیک که از پنجره خونه یی که نمیدونید کدومه، بشنوید و ازش رد شید?☃️

 

نگام افسردگی داره
صدام هم بغض بارونه
سکوتم کوره ی حسرت
دلم بی عشق، زندونه

نفس بی تابِ بی تابه
تو چشمام اشک مهمونه
فقط دستای پر مهرت
برای گونه درمونه

خیالت شد یه قاب خاک گرفته کنج این خونه

شبا پیراهن غم رو
تن تقدیر میپوشم
ببین کابوس تنهایی
شده همخواب آغوشم

نبودت آفت واسه
نوازش های احساسم
به پای بی کسی خشکید
شکوه بوته ی یاسم

خیالت شد یه قاب خاک گرفته کنج این خونه

تو فصل سرد دلتنگی
حصارِ بهمنُ بشکن
تموز ماه آبانی
بیا تا مرز پیراهن

غرورت پشت پا میزد
به رویایی که دل بستم
بیا پا در میونی کن
بذار دستات و تو دستم

خیالت شد یه قاب خاک گرفته کنج این خونه

 

#وحید_نوری_تفت ☃️
@vahidnouritaft

.

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/116584کپی شد!
281
۱۱
۱
ترانه

  • سپيده رحمت خواه درود فراوان... قشنگ سبك منحصر به فرد خودتونو دارين و اگه ترانه رو بدون نام ترانه سرا هم تو آكادمى بذارن قشنگ قابل تشخيصه كه شما گفتين و اين موضوع خيلى عاليه... ترانتونو دوست داشتم... قلمتون ماندگار🌸
    • vahidnouritaft عرض ادب و احترام #آدم_برفی رو بپذیرید☃️ خیلی خیلی ازتون ممنونم🙏 هر بار پیام تون حامل دلگرمی و انرژی فراوووونه و باعث افتخاره که اینطور به نوشته های من ارزش میدید🌹🌹 زنده باد شما
  • vahidnouritaft هر چند که چت کردن اینجا خیلی عجیب و سخته از این بابت که امکاناتش مثل خیلی از برنامه های مجازی دیگه نیست☃️ولی مرسی جناب عباسی ♥️ مرسی حامد جان 🤗 ممنون که وقت میذارید🌹🙏
  • حامد تقی خواه ببخشید دست خورد ارسال شد ، در مصرع دوم یه قیاس مع الفارغ داریم ، فارغ ازین حالات تیپیک افسردگی گریه رو شامل نمیشه ، مصرع چهر هم میشد بشه دلم تو سینه زندونه ، بعد در اون قسمت پیراهن شب را تن تقدیر پوشاندن سوال من اینه : تقدیر به تن آدم پیرلهن غم میپوشاند یا آدم به تن تقدیر ؟ از زمین به آسمون باریده ، درکل مسیرت رو به جلو هست به معنای تعابیر یکم دقتت رو بیشتر کن ، آفرین
    • vahidnouritaft سندروم دست بیقرار رو که من استادیارشم🤭 و اینروزا یا سایت مریضه یا نت خرابه، لااقل واسه من همینطوری بود🌹و اما شعر.... دل بدون عشق به تعبیر خودم بیشتر به جایی مثل زندون شبیه میشه و برای قسمت تن پوش و تقدیر منظورم اجبار و افکار شب و سنگینیش بوده که باز در نهایت نمیدونم چقدر تمیز به زبون آوردمش😁 ولی بازم دم شما گرم که هم وقت میذاری هم با تحسین، حمایتم میکنی☃️🤗
      • حامد تقی خواه منظور من به شکل قفسه سینه که دنده ها رو میشه میله های زندون در نظر گرف بود ...
  • عليرضا عباسي سلام جناب نوری عزیز/ صدای خوبی داری و چه خوب که از ترجیع بند استفاده کردی منتها میتونست بهتراز این هم باشه / درپایان نگاه افسرده ست یا مثلن غم داره /نگاه شخص نمی تونه افسردگی بگیره/شادو پیروز باشی.
    • vahidnouritaft درود بر علیرضاخانِ عباسی 🌹 مرسی از حمایت تون، هم این صدا و همین آدم برفی قابل تونو نداره☃️ منظور از افسردگی توی نگاه، حال و هوای شخصی هست و فکر میکردم توی شعر میتونم اینطور استفاده کنم، ممنون از راهنمایی تون🙏
    • حامد تقی خواه سلام و عرض ادب، اول بخوام دفاعی از مطلع بکنم ، با این نقد بروی نقد علیرضا جان نوشتن جسارت هست اما از دو منظر دفاع میکنم از مطلع کار ، دیگه اینکه مقصود شاعر اینگونه بوده یا نه برمیگرده به خودش و خداش 😁 اول اینکه نگام افسردگی داره رو اگر از منظر استعاره مکنیه بهش نگاه کنیم درست میشه یعنی بوده : چشم هایم به مانند کسی است ک افسردگی داره ، و با حذف مشبه به شده چشام افسردگی داره ، و نگاه به عنوان مَجاز از چشم اومده باشه ، از طرف دیگه اگر چشم را بیجان در نظر بگیریم میشه یه نیمچه تشخیص بهش نسبت داد ، بگذریم اما از مصرع دوم در مفهوم دفاع کردن دشوار تر هست ، صدات هم بغص بارونه ؟ بغض چیه ؟ نباریدن بارون چیه ؟ باریدن
      • vahidnouritaft سلام عزیزِ دل ☃️ مرسی که اینبارو ازم دفاع کردی 😅و نوشته هامو میخونی😉 و ممنون از هر عزیزی که ایرادامو بهم گوشزد کرده و میکنه❤️ و از بابت قسمت دوم،،،، صدام هم بغض بارونه، به نظر خودم هم میشه سکوت رو در نظر گرفت هم به شدت غم قبل از اشک، مثل صدای رعد و برق قبل از بارش بارون ولی اینکه چقدر درسته نمیدونم🥲😅
      • عليرضا عباسي سلام حامد جان/ جسارت نیست/(( هرکس به من مطلبی بیاموزد مرابنده ی خود کرده است))/ این مطلب یه مقدار بیشترتخصصیه/اگه مثلااین واژه تو ژانرشعر سپید با مفهومی انتزاعی تر به کار میرفت هیچ ایرادی بهش نمی گرفتم، مثل وقتی که ما شعری رو میگیم از لحاظ ساختاری،زبان یکدستی نداره ،اما افسرده گی یه بیماری که کلی عوارض پشتش داره ،مثل اظطراب،بیخوابی،ناامیدی اینکه ما اندوه رو تعمیم بدیم به یه چیز کلی برام جای سئوال بود.شادو پیروز باشی...