شکستم در شبی آرام، گریان

شکستم در شبی آرام،  گریان
دریده بغض سنگینم گریبان
کشم حسرت که عشق یار ندارم
غریبم بی کسم غمخوار ندارم
زنم چنگ بر دل سنگ زمونه
دل تنگ مرا کرده نشونه
من آوارم، یه بیچاره م، غریبم
فلک ای داد، که غم کردی نصیبم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

  • عباس مقدم درود بانو ساناز گرامی و خوش امد میگم حضورتون رو در اکادمی ترانه. و به امید بهترینها برای شما دوست گرامی. سبز بمانید
  • عباس مقدم درود بانو ساناز گرامی و خوش امد میگم حضورتون رو در اکادمی ترانه. و به امید بهترینها برای سما دوست گرامی. سبز بمانید
  • Takderakht666 😐
  • mer3de سلام ساناز عزیز. از خوش آمد گویی آقا حامد حدس میزنم که تازه وارد باشی و احتمالا تازه کار . کار کوتاهت و خوندم یکی دو تا مشکل داره . اولیش رو که آقا حامد گفتن و براش جایگزین هم فرمودن. دومیش هم مصرع آخر هست (فلک ای داد که غم کردی نصیبم) اگه حرف اضافه " که " رو حذف کنیم وزن درست تری خواهد داشت . فلک ای داد غم کردی نصیبم . موفق باشی دوست گلم
  • حامد تقی خواه سلام ، خوش آمدید / در بیت دوم برای رهای از ترکیب نا مانوس عشق یار و خروج وزنی مثلامیشد بشه ،/// کشم حسرت که غمخواری ندارم / غریبم ، بی کسم ، یاری ندارم //// موفق و بهروز باشید