مصباح…
سردار بی سری سرها فدای تو
نزاده مادر گیتی به جای تو
تو در ادامه‌ی کوثر و حیدری
از چشمه‌ی نبوّت ارث می‌بری
تسلیم حق شدن راز و نیاز توست
“هیهات مِن ذله” رمز نماز توست
گفتی به راه حق مرد نبرد باش
حتی بدون دین آزاده مرد باش
اطراف ما پر از خولی و حرمله‌ست
از حرف تا عمل یک عمر فاصله‌ست
یک مشت جوجه‌ی از تخم سرزده
فامیل کدخدا زالوی دهکده
وارث قدرت‌اند تشنه‌ی مُلک ری
بیگانه‌اند با قرآنِ روی نی!
ژن‌های برتری که سینه‌چاکت‌اند
در فیلم و عکس هم دائم هلاکت‌اند
دستانشان فقط در جیب مردم است
کی خورد و برد و رفت؟ این اسم‌ها گم است
اما به اسم تو منبرفروشی شد!
از آن همه شکوه دین مشکی‌پوشی شد
دریای تشنه که محتاج مشک نیست
جبران حق‌خوری با آه و اشک نیست
دریا کنار تو از تشنگی پر است
هی نوحه‌ی عطش دور از تصور است
وقتی که بانی نذرت یزید شد
آتش زیر دیگ “هَلْ مِنْ مَزِید” شد!
کم نیست دور ما ابنِ زیادها
پر مدعاترین و بی‌سوادها
که مثل مال بد در بیخ ریشِ‌مان…
در سیل تشنه‌ایم خشکیده ریشه‌مان
باور و فهم را بازیچه کرده‌اند
با اعتقادمان آخر چه کرده‌اند؟
سر خم نکردی و وَه! به صلابتت
اسلام زنده شد بعد از شهادتت
راه تو روشن و جای خرافه نیست
“لَبَیْکَ یا حُسَین” لاف و گزافه نیست
راه تو بی‌گمان راه سقوط نیست
در بی‌عدالتی جای سکوت نیست
هرکس به نوعی از تو بهره برده است
چه دشمن و چه دوست نان از تو خورده است!
آن نیزه که سر تو را به بر کشید
با افتخار به سرنیزگی رسید!
#مهدی_دمی‌زاده
#مهدی‌دمی‌زاده
#محرم #کربلا #اباعبدالله
کانال تلگرام اشعار و نوشته ها:
https://t.me/MehdiDamizadeh
*سوره ق کتاب مبین:
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ(۳۰)
[یاد کن] روزی را که به دوزخ می گوییم: آیا پر شدی؟ می گوید: آیا زیادتر از این هم هست؟
*حسین‌ابن‌علی(ع): هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه
ذلت و خواری از ما (اهل بیت) دور است.
*إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم؛
اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید.
*محمد‌ابن‌عبدالله(ص): اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاه
به درستی که حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است.