نان آور

رو شونه هات یه بارِ سنگینه
که زیر اون داری پِرِس می شی
شل می شه پاهات وقت برگشتن
هی غرق شرم و استرس می شی

اسم پدر روته ولی هر شب
از توو فرو می ریزی وقتی که
با جیب خالی بر می گردی توو
بیغوله ای که سرد و تاریکه

توی خودت هرشب فرو می ری
لای خرابی هات به دنبالِ
چیزی اگه از تو به جا مونده
یا یه صدای خالی از ناله

رُمبیدن کوهو نمی بینن
اونا که می بینن رو پاهاتی
دور و برت حرف و شعار اما
جمعیتِ تنهای دنیاتی !

وقتی تو رو هیچ کس نمی فهمه
فرقی نداره کی میاد، می ره
دیگه مهم نیس واسه تو اینکه
کی جای کیو داره می گیره

از آسمون چیزی نمی باره
جز نیزه ی تَف دیده ی خورشید
نون آوری به حرفم آسون نیس
جنگیدنه، باید زره پوشید

آره پدر بودن جگر می خواد
وقتی همش خون به جگر می شی
فرقی نداره سن و سال گاهی
توو بچه سالی هم پدر می شی!

#مهدی_دمیزاده
#پدر
#نان_آور
#علی_ابن_ابیطالب(ع): از دری که فقر وارد شود، از در دیگر، ایمان بیرون می رود.
کانال تلگرام اشعار
@MehdiDamizadeh
https://t.me/MehdiDamizadeh

https://www.academytaraneh.com/113513کپی شد!
341
۴
۲