اعتراف

 

نمیتونی حتی تصور کنی
دو سالِ تموم خونِ دل خوردنو
تو کیِ میشه عاشق بشی مثلِ من؟
کجا میشه اصلاً بفهمی منو؟

نمیتونی حتی بهش فکر کنی
چقد توو خیالم باهات راحتم
از اینکه بهت خیره میشم همش
از اینکه شب روزمو یادتم

چقدر بی تو این روزا بد میگذره
چقد با سکوتت عذابم دادی
من عادت ندارم باهات بد بشم
تو بودی که خوبیو یادم دادی

میخوای اعتراف کنی
که همش یه بازی بود
کی به تنها بودنت
جز خودت راضی بود؟

کی به این خودخواهی
مثلِ تو تن داده؟
اونیکه تسلیمه
همیشه آزاده

نمیتونی اون روزامو پس بدی
جوونیم دیگه بر نمی گرده باز
تو انگار هنوزم مثِ سابقی
نگاهت به این رابطه سرده باز

میخوای اعتراف کنی
که همش یه بازی بود
کی به تنها بودنت
جز خودت راضی بود؟

کی به این خودخواهی
مثلِ تو تن داده؟
اونیکه تسلیمه
همیشه آزاده

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/113119کپی شد!
486
۱

درباره‌ی زهرا شادباش

زهرا شادباش هستم متولد ۹دی ۷۵، ترانه می نویسم و آموزگار پایه سوم ابتدایی هستم، دوساله ترانه می نویسم و ترانه رو ملودی هم کار می کنم ، آثارم در چند مجموعه کتاب به چاپ رسیده و ۳ کار در حال پخش دارم.