ترانه
عشق و عاشقی
عشق و عاشقی مثل یک سیل عظیمه
نمیشه سدی جلو راهش بذاری
صبح با خودت میگی تنهایی رو دوست دارم
شب سرتو با اون رو یه بالش میذاری
عشق و عاشقی مثل یک سیل عظیمه
نمیشه سدی جلو راهش بذاری
صبح با خودت میگی تنهایی رو دوست دارم
شب سرتو با اون رو یه بالش میذاری
عشق و عاشقی یه جور جنگ عجیبه
حق نداری توش اصن برنده باشی
به خودت میای میبینی وسط میدونی اما
نمیاد دلت بخوای درنده باشی
عشق و عاشقی شبیه مرگ و قبره
نمیدونی که قراره چی شه بعدش
واسه اینه که یهو دل میبازی
چون نداری درکی از نیش و زهرش
عشق و عاشقی مثل یک چای داغه
تلخه و خیلی وقتا میسوزونه
اما بدون اگه یه روزی سرد باشه
میتونه قلبتو درجا بپوسونه