نا حق

من نمیخواستم جدا شیم رفتن و بهونه کردی برای شکستن دل هر کاری می شد تو کردی قصه مون جوری نبود که توی آرامش بخوابی دریای بی غم نبودم که برام بشی تو ماهی

من نمیخواستم جدا شیم رفتن و بهونه کردی

برای شکستن دل هر کاری می شد تو کردی

قصه مون جوری نبود که توی آرامش بخوابی

دریای بی غم نبودم که برام بشی تو ماهی

من هنوز مثلِ پرنده فکر پرواز شبونم

نخواستی با من بمونی فکر کردی بی آشیونم

منو بغضو غربت شب دوباره تنها می مونیم

قدره این حال عجیب و دیگه خیلی خوب میدونیم

جنبه ی عشق که نداشتی چرا نقش بازی میکردی

قلب من شکستنی بود به این اصلا فکر نکردی

توی هفتا آسمون من که ستاره ای نداشتم

تو برام شدی ستاره اومدی به سرنوشتم

اما نور اون ستاره یه امید الکی بود

تو خودت بگو که حق دل من خدایی این بود

 

رسول مهربان

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/112083کپی شد!
429
۱

درباره‌ی رسول مهربان

رسول مهربان هستم متولد 1369 از سالِ 1384به هنرِ شعر و ترانه علاقه مند شدم اولین شعرم را در پائیزِ سالِ 1386سرودم ودر حالِ حاضر بصورت حرفه ای و جدی این هنر را دنبال میکنم. شما عزیزان میتوانید سروده های من را در سایتهای شعر ایران و‌شعر نو دنبال کنید همچنین برای آشنایی بیشتر با نوشته های بنده به صفحه اینستاگرام مراجعه کنید. instagram/rasolmehraban_org