علی رمضان نژاد

کاتالیزور

دیگه چی مونده جز سکوت و سقوط

واسه این نسلِ شاملو مُرده

نسلی که توی فقرِ فرهنگی

بادِ بی غیرتی سَرش خورده

 

شوره زاری به اسمِ ایرانم

چار فصلم فقط زمستونه

خاکِ من کشتزارِ مین شده و

آسمونم گلوله بارونه

 

تیرِ آرش توی کمانش مُرد

آتنا هم که دائمُ الحبسه

توی گوشای نوجوونامون

آیه به آیه، آیه ی یَأسه

 

هر جوون میشه قامتِ مصلوب

پای کنکور یا که چوبه ی دار

رویاهاشو با میخ می کوبه

رو صلیبِ مچاله ی تکرار

 

مَردُمَم مثل یک کاتالیزور

تو بزنگاه های تاریخن

مردمی که به قدّ یک تاریخ

وارث قَلع و قَمع و توبیخن

 

کی میگه قحطیه تو کشورِ ما؟

همه چی هستش و فراوونه

بس که اندوهه روی شونه ی ما

غمِ ارز و دلارِ وارونه

 

بذرِ امّید و عشق خواهیمون

سهمِ دهقانِ بی کفایت شد

عاشقامون اسید می پاشن

شعله ی کینه بی نهایت شد

 

مایِ بی سهم، مایِ سَرخورده

ما که لب دوخته ی تاریخیم

ما که تو چنگ باد پاییزیم

ما فقط سوخته ی تاریخیم..

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/111579کپی شد!
807
۱
۳

  • امید شنواد با درود علی جان این دومین اثری بود که از شما خوندم و در عین حال که از واژگان و کنایه ها لذت بردم دلم نمیاد که خیلی دوستانه نگم که ترانه به زیبا ترین حالت هم که باشه و در ایده آل ترین وضعیت به سبب فاخر بودن قرار بگیره در ممالکی چون ایران که شاخص زمان مطالعه در پایینترین میزان هستش و اصولن حوصله ای بر خوانش متنون موزون وجود نداره تریبون شنیدن و درگیر اندیشه یک اثر در حال و هوای ترانه شدن به پیوند با موسیقی امکان پذیر میشه و برای توفیق یافتن این پیوند و مبارکی این رابطه نیاز به همخونی و در اینجا هم وزنی هستش فکر میکنم اگر کمی برای تدوین نهایی آثار بعد از رهایی از نوشتن و احساسات وقت بزارید و کاری مثل این اثر رو با موسیقی پیوند بزنید اثر بخش و کارامد خواهد بود . حیفه یک همچین سوژه هایی ثبت در خاطره نشن . موفق باشی . روز و روزگارت زیبا