دلتنگی
بی آشیونم می کنی
بازم بی خونم می کنی
با چشم من حرفی بزن
داری دیوونم می کنی
دستای گرمت رو بزار
رو گونه های خیس من
هر شب نوازشم بکن
دستی بکش به گیس من
دارم میمیرم از غمت
یک لحظه بی تو سختمِ
آشفتگی هر شبم
انگاربازم رو تختمِ
من می شکنم غرورمو
داد می زنم دوست دارم
برات تو آغوش خودم
من گل بوسه می کارم
چشماتو وا کن تا بگم
چشمای تو نبض منه
داره برای زندگیم
ساز مخالف می زنه
دارم میمیرم از غمت
یک لحظه بی تو سختمِ
آشفتگی هر شبم انگار
بازم رو تختمِ
تمام زندگی من
فدای مهربونیات
پلکاتو روی هم بزار
نبینم اشکی تو چشات
می خوام بهت چیزی بگم
داری دیوونم می کنی
هر شب تو آغوش خودم
بی آشیونم می کنی
بی فکر تو نمی تونم
یه لحظه زندگی کنم
حس می کنم غم می باره
هر شب تو آغوشو تنم
دارم میمیرم از غمت
یک لحظه بی تو سختمِ
آشفتگی هر شبم
انگار بازم رو تختمِ
-
حميده سادات غفوريان سلام دوست خوبم. ورود شما رو به آکادمی ترانه خوش آمدمیگم. با آروزی ترانه های درخشان و آرامش وشادی شما دراین محفل. ((سبزباشیــــد))
مطالب پیشنهادی